ضرورت سوت پلیس در تقاطع ها ی شهری
سوت پلیس کجاست چرا هیچ کس و حتی خود پلیس هم دنبال آن نمی گردد!
در نبود سوت پلیس تخلفات و تصادفات در معابر و چهارراه ها افزایش می یابد و گاه افرادی هنگام تصادف و تخلف به نزاع هم می پردازند و اینها نه تنها برای مردم و جامعه و پلیس سودمند نیست بلکه عصبانیت ها را که برای سلامتی هم بسیار مضر است در بین مردم افزایش می دهد و احترام به همنوع رادر تقاطع ها و خیابان ها و معابر به بی احترامی وقلدرمأبی تبدیل می سازد.
راستی می دانید سوت پلیس که در قدیم در چهارراه ها و سایر گذرگاه ها، هر لحظه نواخته می شد چه ثمراتی داشت و چگونه جلوی برخی تخلفات را می گرفت به محض اینکه در جایی سوت پلیس به صدادر می آمد هر کس در کردار خود بازنگری می نمود که نکند تخلف کرده است و متخلف نیز که از کار خود خبر داشت بلافاصله ترک تخلف می کرد و به قول معروف دست و پای خود را جمع می کرد.
گاهی ما باید با کمترین هزینه و کمترین خسارت جلوی تخلفات رانندگی و ناهنجاری های اجتماعی را بگیریم
پس چرا به جای اینکه به افراد هنگام شروع تخلف هشدار دهیم، می گذاریم راحت تخلف کنند و بعد از چند ماه قبض جریمه به دستشان می دهیم و حتی به جری تر شدن افراد هنگام تخلف کمک می کنیم.
بسیاری از رانندگان و یا مجرمان اجتماعی وقتی ببینند هیچ کس متوجه آنان نیست و سوتی به صدادرنمی آید از چراغ قرمز هم عبور می کنند و در تکرار جرم هم جری تر می شوند اما اگر سوت پلیس هنگام بروز اشتباه به صدا در بیاید فرد خواهد دانست و خواهد فهمید که کسانی مراقب رفتار او هستند و لذا در آداب و رفتار خود تجدیدنظر کرده و رعایت حقوق دیگران را خواهد نمود.
پس نباید در کنار سوت پلیس از دوربین های مداربسته کمک بگیریم که البته اگر پلیس به سوت اخطار، مجهز باشد دیگر نیز به فریاد زدن و دویدن و حتی عصبانی شدن نخواهد بود و در ضمن هشداری است به کسانی که قصد تخلف دارند تا مراقب رفتار خود باشند.
بازدید استانداراز روزنامه خراسان
مهندس محمدی زاده استاندار خراسان درجمع پرسنل تحریریه روزنامه خراسان .مرکز مشهد
گفتم ،گفتی ، گفت
گفتم ،گفتی ، گفت ، اما چه سود که گفتمان ها را در بیقوله های منافع سیاسی و عقیدتی بی ثمر می سازند و محصول آن برای جامعه دیر محقق می شود . جامعه ای که گفتمان های ضد و نقیض هم فراوان دارد، به هر حال ،چه باید کرد،اصلا قصد نوشتن مطلبی را نداشتم اما مثل اینکه یک چیزی از آب در آمد.باشد برای اینکه وبلاگ به روز شده باشد.
اخلاق پزشکی و مسئولیتهای بزرگ
اخلاق پزشکی به لحاظ، پراهمیت بودن در دنیا سابقه وتاریخچهای 2500 ساله دارد و آییندینی مانیز بر اهمیت آن تاکید فراوان کرده است.
در قرون قبل از میلاد مسیح (ع) فرهنگ یونانی و رومی که تحت تاثیر فرهنگ ایرانیان و تمدن شرق قرار داشت درغرب گسترش یافته بود و اخلاق پزشکی نیز بیش از همه با اندیشهها و تفکرات فلاسفه بزرگی چون سقراط و افلاطون در قرون چهارم و پنجم قبل از میلاد پیوند نزدیکی داشته و این متفکران یونانی، علم اخلاق را در کنار علم پزشکی به عنوان «هنرزیستن» و «مراقبت و مواظبت از نفس» توصیف میکردند و از این رو عقل سالم را در بدن سالم میدانستند و بقراط اولین کسی بود که مبانی اخلاقی را با طبابت درهم آمیخت و سوگندنامه معروف پزشکی را تنظیم کرد.
به بقراط شد علم طب آشکار به او گشت قانون آن استوار
آیه 31 سوره مائده نیز میفرماید کسی که در نجات جان انسانی بکوشد مثل این است که در نجات جان همه انسانها کوشیده است.
پیامبر گرامی اسلام (ص) نیز از طبیت خوب به عنوان «طبیب الدوار»یاد میکند و میفرماید طبیب باید دنبال مریض بگردد و او را درمان و معالجه کند و اگر مریضش پولی نداشت، او را رایگان معالجه کند و داروی او را نیز بدهد.
بنابراین پزشکی از پر مسئولیتترین مشاغل در ارتباط با انسانیت است و کسانی که معلوماتی را برای خدمت به انسانیت و نجات جان آدمی فرا میگیرند به درستی که باید این توانایی را در جهت خیر و صلاح جامعه و مردم آن، به کارگیرند و براساس منافع خود و یا خواهش اشخاص داروی مضر وکشنده و بیهوده تجویز نکنند وموازین شرعی، حقوقی و پزشکی را در ارتباط با بیمار خویش کاملا" رعایت کنند و باز بر اساس همان سوگندنامه کهن، پزشک باید بیمار را مانند والدین خود فرض کند و در صورتی که محتاج باشد درآمد خود را با وی تقسیم و احتیاجات بیماررا برطرف کند.
پرواضح است کسی که در امر پزشکی و درمان مسئولیتی بر عهده دارد و عهدهدار خدمتی است، وظیفه او الهی و انسانی است و اگر در انجام این مسئولیت رضای خدا و مقام قرب الهی را هدف قرار دهد همه حرکات و سکنات او عبادت خواهد بود امام خمینی ( ره) نیز پزشکی و پرستاری را عبادتی برفراز عبادتها خواندهاند که از درجه اولی برخوردار است.
لذا مهمترین چیزی که در پزشکی کاربرد اساسی دارد و از تاثیری شگرف برخوردار است اخلاق پسندیده و خدمت خالصانه به انسانها و بویژه انسانهایی بیمار و محتاج است و همانطور که گفته شد، پزشک باید بیمار را یکی از بستگان نزدیک خویش فرض کند و با روی گشاده با او مواجه شود و جدای از تجویز دارو به بیمار توصیههای علمی و آموزشی کند.
امروزه پزشکان نیز برفراگیری اخلاق پزشکی بسیار تاکید دارند و خودرا موظف به کسب امتیاز در این جهت میدانند و توصیه میکنند به طور مکرر برای این موضوع کلاس گذاشته شود، امتحان گرفته شود و نتیجه آن امتیاز آموزش محسوب شود و آداب صحیح فیمابین پزشک و بیمار و بیمار و پزشک و همچنین سیاستهای نظام پزشکی و درمانی کشور تحت نظارت باشد و راههای انتقال تجربیات و محسنات اخلاق پزشکی ترویج و توسعه یابد.
چاپ شده در روزنامه خراسان 19/2/85 صفحه 9
ظرفیت تحمل دو جانبه در ورزشگاه ها
اقدام دکتر احمدی نژاد رئیس جمهور اسلامی ایران در صدور اجازه برای شرکت زنان در ورزشگاه های کشور ، قدم مثبت و بسیار بزرگی در نگرش های فرهنگی جامعه ایرانی ایجاد می کند که به قول خود ایشان ، موجب سلامت ، اخلاق و عفاف فرهنگی در محیط های ورزشی می شود . به یقین چنین اقدامی هر چند در ابتدا با نگرانی هایی از سوی برخی اقشار جامعه و بویژه صاحب نظران اجتماعی همراه است اما در جهت فرهنگ سازی و رفع یک سری حساسیت های خود ساختهء ناشی از سلایق فردی و جمعی که موجب ناراحتی های روانی و اجتماعی می شود بسیار موثر است و گام بزرگ فرهنگی به حساب می آید.
هر چند در همین راستا نکاتی که تاکنون از سوی برخی صاحب نظران در مورد آماده سازی بستر و فضای حضور جوانان زن و مرد در ورزشگاه ها مطرح شده و می شود مورد قبول و قابل تأمل و از ضرورت ویژه نیز بر خوردار است ، اما با این وجود آنچه لازم می نماید ظرفیت سازی دو جانبه توسط مشتاقان تماشای فوتبال و سایر ورزش دوستان در ورزشگاه ها و استادیوم های ورزشی است ، چه اینکه اگر ظرفیت لازم بین اقشار زن و مرد حاضر در ورزشگاه ها و استادیومها بوجود نیاید و حتی تقویت نشود طرح مذکور با دشواری های فراوان همراه خواهد بود که ممکن است زیان هایی نیز در پی داشته باشد.
طبیعی است در این باره باید آئین نامهء حضور خانم ها در ورزشگاه ها ، مبنی بر تعیین حدود و جایگاه استقرار زنان ، نحوه پوشش مناسب با جمعیت عظیم ورزشگاه ها ، کنترل ورودی ها و خروجی ها و زاویه دید متقابل با مردان ، بایستی مورد برنامه ریزی و امعان نطر قرار گیرد و نیز قابل تغییر و انعطاف هم باشد تا رفته رفته رفتارهای طرفینی ، مناسب با فرهنگ اسلامی تنظیم گردد و ار شور خاص ناشی ار موقعیت بازیکنان در فضای بازی سوء استفاده نشود و مکانها برای حضور برادران و خواهران تماشاچی امن باشد .
همچنین باید از افرادی که با سوء نیت در میان جوانان پسر یا دختر حضور می یابند و احیانا" قصد اخلال دارند نیز جلوگیری به عمل آید که البته طبیعی است به مروز زمان این موارد و سایر شئونات اسلامی و اجتماعی توسط خود تماشاچیان نیز ، به لحاظ حفظ حریم طرفین و رعایت حقوق اجتماعی و خانوادگی مورد ملاحظه قرار خواهد گرفت .
بنا بر این علاوه بر بحث بستر سازی حضور زنان و مردان در ورزشگاه ها که ضرورتی اجتناب ناپذیر است ، ظرفیت تحمل این دو قشر در ورزشگاه ها نیز باید ارتقاء یابد و بلکه هر روزبر دامنه این تحمل افزوده گردد .
اگر امروز عنوان می شود که جوانان پسر در اثر شور و شعف ناشی از بازی ، دچار هیجانات افسار گسیخته می شوند و به امکانات عمومی یا دولتی از جمله اتوبوس ها صدمه وارد می سازند و یا درگیریهای کوچک و بزرگ دیگر بوجود می آورند و گاهی توهین های ناروا نثار یکدیگر می نمایند به خاطر فضای ( تنها مردانه ) است که وجود دارد و جوانان پسر خود را آزاد می بینند ، بنابر این باید در آینده شاهد باشیم تا به گفته رئیس جمهور محترم ، شرکت دادن زنان در ورزشگاه ها به ایجاد فضای احترام آمیز و متقابل بین زنان و مردان منجر شود و تخلیه هیجان های ناشی از موقعییت ها در فضای بازی ها توأم با بی احترامی برخی از جوانان نسبت به یکدیگر نباشد و طبیعی است در فضای دو گانه که زنان و مردان حضور داشته باشند احترام بایسته پدید خواهد آمد و کرامت و حرمت انسانی بین تماشاچیان رشد خواهد یافت و حتی هدفهای شرکت در چنین محافلی از سطح احساسات روحی به عمق اهداف ملی و میهنی راه خواهد یافت و خسارت های مادی نیز کاهش خواهد یافت
از هر دری سخنی
شاید خیلی از خوانندگان این وبلاگ از خود بپرسند این ویلاگ دارای چه خط مشی ای است که در همه زمینه ها مطلب می نویسد ؟ در حالی که نام آن تشنگان قدرت و شیفتگان خدمت است.
پاسخ این سئوال این است که من روزنامه نگار هستم و هر نیازی را احساسی کنم و وقتم اجازه دهد پیرامون آن مطلب می نویسم و از آنجا که مسائل سیاسی،اجتماعی،اقتصادی و حتی فرهنگی را مرتبط با هم می دانم برایم تفاوت نمی کند که کدام یک در اولویت باشد مهم این است که حرفی برای گفتن وجود داشته باشد.اظهار نظر دوستان را نیز در این زمینه پذیرایم
گزارش
نان،گران نشد، وزن کم کرد،
یک نانوا: وزن خمیر هر قرص نان 40 گرم کاهش یافته و ما نیز از این وضعیت راضی نیستیم
مسئول بازرسی آرد و نان فرمانداری مشهد: باید قیمت نان اصلاح شود نه اینکه وزن آن تغییر کند
دبیر تعزیرات آرد ونان استانداری خراسان رضوی: کاهش وزن خمیر نان عمومیت ندارد
رئیس اتحادیه نانوایان مشهد: کم شدن وزن نان در همه نانواییها نبوده است
معاون وزیر بازرگانی: برای تعیین قیمت نان هنوز به جمعبندی نرسیدهایم
نان گران نشده است، اما وزن خمیرهای نان در مشهد کم شده است، کارگران نانواییها هنوز براساس سال 1383 حقوق خود را دریافت میکنند. نانوایان هم میگویند: سود لازم را در قبال تولید نان به دست نمیآورند. مسئولان کشوری و استانی نیز برای تصمیمگیری درباره وضعیت نان، نانواییها وحقوق کارگران در گردنه تصمیمگیری درماندهاند. از سوی دیگر نرخ نان و درآمد نانوایان و همچنین انتظارات مردم از دولت برای برخورداری از یارانه نان نیز وضعیت را بیش از پیش پیچیده کرده است.
حرف دل نانوایان
کارگران نانواییها نیز به رغم سپری شدن سال 84 و شروع سال 85، هنوز براساس دستمزدهای سال 1383 حقوق دریافت میکنند و چون نرخگذاری دستمزد کارگران نانوایی ها، خارج از ضوابط حقوق وزارت کار و امور اجتماعی و توسط اتحادیهها جمعبندی و تعیین میشود. از سال 83 تاکنون اقدامی در مورد افزایش دستمزد کارگران نانواییها انجام و یا تجدیدنظر نشده است.
نانوایان نیز برای جبران کمبود درآمد از ناحیه پخت نان و لزوم پرداخت دستمزد مناسب به کارگران خود با هماهنگی اتحادیهها بعضا وزن چانهها و خمیر نان را کاهش دادهاند تا بلکه بتوانند از این طریق جبران درآمد نمایند. البته این مسئله نیز به صورت نیمه پنهان و بدون مجوز قانونی از سوی مسئولان ذیربط انجام شده و هیچ یک از مسئولان ومتولیان امور نان، شورا و تعزیرات و بازرسی آرد و نان در استانداری خراسان و فرمانداری مشهد آن را تایید نمیکنند.
مهربان یک نانوا در مشهد با اذعان به اینکه 40 گرم از وزن خمیر نان از چند روز به عید کم شده است میگوید: واقعیت این است که مردم از این موضوع بیاطلاع هستند و ما خود از این اتفاق راضی نیستیم و معتقدیم باید ابتدا به مردم اعلام میکردند و بعدا وزن خمیرها را به هر دلیل که البته ما میدانیم به خاطر مشکلات نانوایان، کم میکردند. وی گفت: پنهان کردن حقیقت از مردم، کار صحیحی نیست و مسئولیت دارد.
وی گفت: ما میگوییم باید دستمزد کارگران افزایش یافته و متعادل شود نه اینکه از وزن نان بدون اطلاع مردم کاسته شود.
وی افزود: در این باره مسئول و مدیون نیستیم و امیدواریم حقی از مردم بر گردن ما نباشد.
مسئول یک نانوایی دیگر میگوید: برای کم کردن وزن چانههای نان باید ابتدا با استانداری و فرمانداری و شورای آرد و نان و تعزیرات آرد و نان هماهنگی میشد اما این گونه عمل نشده است.
وی گفت: نانوایان اکنون هزینههای زیادی را در ارتباط با تولید نان بابت برق، گاز و آب وحقوق کارگر میپردازند و سود مناسب از این بابت نصیب نانواییها نمیشود و حقوق کارگران نانواییها نیز براساس میزان مصرف کیسههای آرد تعیین میشود.
گلایههای مردم
یک مشتری نیز میگوید: ما کم شدن وزن نان را متوجه شدیم و از همان زمان مصرف نان در خانواده ما در روز دو عدد بیشتر شده است به طوری که اگر قبلا روزانه 10 عدد نان میخریدیم اکنون روزانه 12 عدد نان خریداری میکنیم.
خانم اسدی یکی دیگر از شهروندان میگوید: 20 تا 30 درصد نان تولیدی در نانواییها به دلیل نامرغوب بودن قابل مصرف نیست و باید آنها را به نمکیها بدهیم.
تضییع حقوق کارگران
مسئول بازرسی آرد و نان فرمانداری مشهد دراین باره میگوید: در شهر مشهد 1200 نانوایی داریم با 6 هزار کارگر و اینها هنوز براساس دستمزد سال 1383 حقوق میگیرند و تنها قشری که حقوقشان از سال 83 تاکنون ترمیم نشده است کارگران نانواییها هستند. محمودی افزود: متاسفانه روزنامهها و سایر رسانهها هم در گذشته به این موضوع نپرداختهاند و از حقوق کارگران دفاع نکردند و سال گذشته حقوق کارگران نانواییها تضییع شد. وی گفت: تنها براساس ضوابط و برآورد نسبی که از سوی اتحادیه نسبت به تعیین مزد کارگران نانواییها انجام میشود حقوق کارگران در سال 84 پرداخت گردید که به ناچار اتحادیه نانوایان برای کم کردن چانههای نان، اقدام کرد تا بتواند برای جبران هزینههای نانواییها چارهجویی کرده باشد.
وی گفت: با این حال ما موضوع را دنبال میکنیم و معتقدیم وزن نان نباید تغییر میکرد و به عنوان یک شهروند معتقدیم که باید قیمت نان اصلاح میشد نه اینکه در وزن نان تغییری به وجود میآمد.
وی در عین حال افزود:نظارت بر قیمت نان در تهران، نسبت به مشهد از حساسیت ویژه برخوردار نیست و در مناطق مختلف تهران، قیمت نان متفاوت است.
کاهش وزن نان عمومیت ندارد
دبیر تعزیرات آرد و نان استانداری خراسان رضوی نیز دراین باره گفت: مسئله کاهش وزن خمیر نان عمومیت ندارد و ما هیچ تصمیمی برای گران کردن نان و یا کاهش وزن آن نداشتیم و اگر اتفاقی افتاده است ما مسئله را دنبال خواهیم کرد.
فرزادفر در عین حال اضافه کرد: باید در نظر داشته باشیم که حقوق کارگران نانواییها به دلیل کنترل قیمت نان، از سال 83 تغییر نکرده و ترمیم نشده است و طبیعی است که باید برای این مسئله چارهاندیشی شود و اگر هم اتحادیه وزن چانه نان را کاهش داده در راستای چارهاندیشی و از روی ناچاری بوده است، دولت هم قیمت نان را ثابت نگه داشته و نانوایانی که میخواهند دستمزد کارگران را بپردازند دنبال پیدا کردن راهکار هستند.
وی گفت: دولت به دنبال راه حل نهایی است و به این جهت شورای اقتصاد موضوع را در دست بررسی دارد و اعلام شده که قیمت نان سراسری اعلام شود و سیاستها برای قیمت نان هماهنگ باشد.
وی افزود: اکنون بحث تعیین قیمت نان و حمایت از اقشار آسیبپذیر نیز مدنظر است. حقوق کارگران و هزینههای حمل و نقل آرد و هزینههای نانواییها نیز مطرح است.
فرزادفر افزود: قیمت نان به نسبت سایر مایحتاج عمومی که هراز چندگاهی قیمت صعودی دارد زیاد نیست اما تاثیرگذار بر زندگی مردم است و گلایههای بسیاری را نیز برمیانگیزد و تاثیرات روانی بسیاری دارد. اینها موضوع را حساس و پیچیده میکنند و این در حالی است که 60 تا 65 درصد هزینههای نانواییها به دستمزد کارگران بازمیگردد لذا به همین دلایل است که ما از تعیین قیمت جدید نان دراستان منع شدیم و باید سازمان حمایت از مصرفکننده و وزارت بازرگانی و شورای اقتصاد دراین باره تصمیمگیری نمایند.
خلیلی رئیس اتحادیه نانوایان مشهد نیز در این باره گفت: تغییر وزن خمیر نان در مشهد مربوط به نانواییهایی میشود که یا تغییر محل دادهاند به خاطر محدودیت در پخت نان و یا اینکه محل کار خود را تجدیدبنا کردهاند و اینها چون با دو نرخ آرد دریافت میکنند مقداری از وزن خمیر نان را کم کردهاند تا جبران هزینههایشان بشود. وی افزود: کم شدن وزن نان در همه نانواییها نبوده است.
تعیین قیمت در دست کارشناسی است
به هرحال با وجود مشکلات و مسائلی که این روزها بر وضعیت نان وارد است اکنون تعیین تکلیف برای قیمت نان در دستور کارشناسیهای کشور قرار دارد و استانها از تعیین قیمت جداگانه منع شدهاند.
معاون وزیر بازرگانی ومدیرعامل شرکت بازرگانی دولتی در این باره میگوید: برای تعیین قیمت نان هنوز به جمعبندی نرسیدهایم و اقدامات کارشناسی پیرامون نان ادامه دارد.
مفتح با تاکید بر اینکه سازمان حمایت از مصرفکننده در خصوص تعیین قیمت نان گزارشی به وزارت بازرگانی ارائه کرده است گفت: در این گزارش قیمت انواع نان متفاوت است و کمیته مشترک سازمان حمایت از مصرفکننده و شرکت بازرگانی دولتی این موضوع را در دست بررسی دارند.
طاهری معاون بازرگانی داخلی وزارت بازرگانی نیز گفت: قیمت نان براساس هزینه دستمزد کارگران، درآمد نهادهای تولیدی و متغیر بودن قیمت انواع نان تعیین خواهد شد و این موضوع هفته آینده درشورای اقتصادی مطرح خواهد شد.
وی اذعان کرد در حال حاضر قیمت نان در سطح کشور دچار اختلافات شده و باید ضوابط و چهارچوبی مشخص برای قیمت نان تعیین و تعریف شود.
یک بازرس رسیدگی به شکایات مردم از نانواییها نیز در مورد اینکه وزن چانههای نان خودسرانه کاهش یافته است گفت: درواقع این اقدام جای گله دارد و چون بدون اطلاع انجام شده است یک نوع کلاه گذاشتن سر مردم به حساب میآید و دلایل آن به هر شکل باید برای مردم بازگو شود.
وی اضافه کرد: ما در بازرسی از نانواییها همیشه این حسرت را میخوریم که چرا برخی از نانوایان اینگونه گندم و آرد را هدر میدهند و نان نامرغوب تحویل مردم میدهند.
شیرینی چهارشنبه سوری به تلخی نگراید
چهارشنبه آخر سال را مردم ایران به عنوان جشن ملی می شناسند و آن را با روشن کردن آتش و از روی آتش پریدن گرامی می دارند ، اما بازی با آتش خطرات زیانباری هم دارد که نباید از آن غافل شد ، بازی با آتش همانند راه رفتن بر لبه تیغ است ، طبیعی است که جشن های چهارشنبه سوری هر چه قدر هم مورد علاقه مردم به عنوان یک جشن ملی و باستانی باشد مراقبت ها و مواظبت ها را کم اهمیت نمی نماید .
از آلودگی و تخریب ناشی از روشن کردن آتش در محلات که بگذریم اصولا" این امر زمانی موجب شادی و نشاط و جشن و سرور ملی می شود که دیگر آزاری برای دیگران نداشته باشد گرچه جشن هایی از این قبیل در جامعه ایرانی ما کم است مانند شب چله ، سیزده بدر ، نوروز ، و مهرگان ( آغاز پائیز)
اما هرجشن و شادی نبایستی داغ و مصیبت بردل همنوعان و هموطنان و خانواده ها بگذارد که اگر چنین شد همان شادی، به عزا تبدیل می شود و رنج و مصیبت رفتارهای غیرعاقلانه و خسارت های وارده تا سال ها باقی می ماند و چه بسا در صورتی که بازی با آتش موجب سوختگی ، کوری و غیره شود تا پایان عمر فرد و خانواده را می آزارد پس برای برگزاری این جشن ملی مراقب باشیم از شرکت در آن پشیمان نشویم ، یکدیگر را نیازاریم و برای مردم در محلات زحمت درست نکنیم .
جشن و شادی را نباید محدود کرد جشن و شادی لازمه تقویت و شادابی روح و روان آدمی است به شرط آن که بر جان بنشیند و پر حلاوت باشد نه اینکه از جان بکاهد و تلخی بیاورد و روزگار آدمی را تیره و تار کند. یک کبریت سوخته و یا یک ته سیگار را اگر در جای نامناسب بیاندازیم ممکن است آتشی در خرمن شود و هست و نیست یک محیط را بسوزاند پس مراقب باشیم آتش درخرمن هستی دیگران نیاندازیم و کام شیرین را به دیگران تلخ نکنیم و فقط در مکان های خاصی که به این منظور در شهرها تعیین شده و می شود آتش برافروزیم و مزاحمت برای دیگران درست نکنیم .
فرار مغزها یا نخبگان علمی از کشور یکی از مباحثی است که درباره آن همیشه سخن از روی تاسف به میان آمده و نگرانیهایی را از باب حسن وطنپرستی و خدمت به کشور به وجود آورده است.
تقریبا" همه هموطنان و مسئولان و مدیران کشور، و حتی خود نخبگان علمی که اقدام به مهاجرت میکنند از این پدیده نگران و ناراضی هستند و مایلند هرچه زودتر و بهتر راه چارهای برای جلوگیری از مهاجرت یا همان فرار مغزها بیابند.
البته بر اساس احادیث و روایات اسلامی اصل مهاجرت برای کسب علم و پیشه و جهان شناختی امری پسندیده و سفارش شده است ، به شرط اینکه ثمره این مهاجرت یعنی کسب علم و تخصص به کشور بازگردانده شود و درخدمت میهن و هموطنان قرار گیرد و سرمایهای شود برای آبادانی و احیاء سرزمین اجدادی.
کارشناسان میگویند: جذب هر فرد تحصیل کرده با مدرک فوقلیسانس یا دکتری از کشورهای جهان سوم یک میلیون دلار سود عاید کشورهای مهاجرپذیر میکند که به این ترتیب کشورهای جهان سوم با وجود دارا بودن 80درصد جمعیت جهان تنها 20 درصد درآمد جهان و یک درصد توان علمی دنیا را در اختیار دارند.
برهمین اساس سرمایه اصلی کشورهای در حال توسعه که نیروی انسانی متخصص میباشد به بهای ارزان در اختیار کشورهای توسعهیافته قرار میگیرد و کشورهای جهان سوم هرسال میلیاردها دلار از طریق مهاجرت از دست میدهند.
آمار صندوق بینالمللی پول نشان میدهد ایران از نظر فرار مغزها در بین 91 کشور درحال توسعه و توسعهنیافته جهان در مقام اول قرار دارد. طبق همین آمار سالانه بین 150 تا 180 هزار نفر از ایرانیان تحصیلکرده برای خروج از ایران اقدام میکنند.
* 90 نفر از 125 نفر دانشآموزی که طی سه سال گذشته در المپیادهای جهانی رتبه کسب کردهاند هماکنون در دانشگاههای آمریکا تحصیل میکنند و امید به بازگشت آنان به کشور فقط 3درصد است.
در حال حاضر نیز بیش از 150 هزار نفر از مهندسان و پزشکان ایرانی در آمریکا اقامت دارند. پیشگیری و مقابله با این مسئله مستلزم عزم ملی، درک بحران توسط شبکه مدیریت کشور، ایجاد ساز و کار مدیریتی لازم برای پیگیری مسئله، تدوین راهبردها و سیاستهای مشخص و هماهنگ و انجام اقدامات مستمر و حسابشده است.
فضای متلاطم و ناآرامیهای سیاسی و اجتماعی همانگونه که در حوزه اقتصاد مانع سرمایهگذاری بلندمدت برای تولید میشود در سایر حوزهها جامعه را از حضور افرادی که نمیخواهند سرمایههای ذهنیشان در محیط پراسترس و متلاطم هدر برود، محروم ساخته و حدود 50 میلیارد دلار هزینه در سال به خاطر فرار مغزها به جامعه تحمیل مینماید.
تعداد کل اساتید دانشگاههای ایران قریب دو هزارنفرهستند در حالی که ایرانیان خارج از کشور که صاحب کرسیمی باشند با درجه پروفسوری 420 نفرند و تنها طی دو دهه اخیر 92 درصد دارندگان مدالهای المپیادهای جهانی به خارج از کشور مهاجرت کردهاند.
آمریکا سالانه 200 هزار نخبه را از سراسرجهان جذب کرده و پروانه اقامت و تابعیت آمریکایی میدهد که دراین رابطه تنها در هزینههای آموزشی خود سالانه 10 میلیارد و 500 میلیون دلار صرفهجویی مینماید درحالی که ایران از مهاجرت مغزهایش سالانه 38 میلیارد دلار متضرر میگردد.
فرار مغزها از کشور، از نظر علوم اجتماعی ضعف روابط اجتماعی و اصول حاکم بر آن، از نظر علوم اقتصادی کمبود نیروی انسانی و اختلال در روند توسعه و عمران، از نظر سیاسی ضعف نظام و تشکیلات سیاسی و از نظر فرهنگی نقصان در باورها و اعتقادات اصیل را باعث میشود و در نتیجه پیامدهایی چون آسیبهای اجتماعی بیکاری، تخریب و بازسازی فعالیتها و تحقیقات انجام شده و دوبارهکاریها و نیز آسیبرسانی به توان و استعداد نیروی انسانی را به بار میآورد.
چاپ شده در روزنامه خراسان 21/12/84 صفحه علم و فن آوری
جوانان این کشور
یادداشت مکتوب دکتر مهاجرانی را تحت عنوان دوران کوتوله پروری می خواندم که نوشته است: همین که یکی قدش بلندتر شد و یا خوش درخشید درازش می کنند که به یاد سخن آن مرد عطار افتادم .
روزی به اتفاق خانمم برای خرید مقداری داروی گیاهی به یک عطاری رفتیم در آنجا صحبت راجع به استفاده از داروها ی گیاهی و گاهی مخالفت های پزشکان بامصرف این گیاهان به میان آمد. که مشتریان می گفتند: دکترها از باب رونق داشتن مطبشان با استفاده از داروهای گیاهی توسط مردم مخالف اند ... اما در همین اثناء صاحب مغازه حرفی زد که من واقعیتش هنوز در تعجم از این درایت مردم .او گفت : الآن 60 در صد جوانهای جامعه را سربزیر می خواهند 20 درصد را بسیجی و 20 درصد دیگر را که روشنفکرتر و با استعدادتر هستند فراری می دهند و یا به حاشیه می رانند .
حالا به فرض که این برداشت ها درست باشد که جای بحث دارد چه کسی باید این درد و یا آن درد را که دکتر مهاجرانی گفته است درمان کند ؟؟؟