عوارض نوسازی شهری و اهمال شهرداریها و اتحادیه املاک

 
حدود ۲۸ درصد ساکنان شهر مشهد مستاجرند

ابراهیم ناظمی روزنامه نگار:
شماره ۱۵۷
زنگ خانه که به صدا در آمد از پشت آیفون گفت: ابلاغیه شهرداری ! ؟
گفتم ابلاغیه شهرداری دیگر چیست ؟
وقتی مراجعه کردم قبض عوارض عمران و نوسازی شهری بود که همراه با ابلاغیه اخطار، به ساکنان محل داده می‌شد.

قبوضی که به همسایه های ما ابلاغ شد حاکی از بدهی « چند ساله ! » عوارض نوسازی و عمران شهری بود که رقم آنها، هر یک بیشتر از ۶ میلیون ریال می‌شد و شهروندان این مبالغ را زیاد می دانستند و به آنها معترض بودند. اما مأمور شهرداری آن را براساس ضابطه مساحت واحد مسکونی و همچنین مصوبات شورای شهر اعلام کرد و گفت:

این عوارض شامل همه می‌شود و طبق ضابطه است .
همسایگان هر یک در هنگام دریافت این ابلاغیه اعتراض می‌کردند که این بابت چیست ؟.
و می گفتند: کوچه ما که ازآسفالت مناسب برخوردار نیست ! جدول ها هم خراب شده ! چاله چوله های آن هم در زمستان موجب آبگیری و دست اندازهای آن نیز باعث صدمه زدن به شاسی خودروها میشود.

دیگری گفت : نظافت کوچه ما به درستی انجام نمی‌شود و آشغال ها درست جمع آوری نمی گردند.
عده ای هم به اتفاق به مبالغ قبوض اعتراض داشتند که زیاد است و پرداخت آن در توانمان نیست.
آن یکی گفت: ما که مستاجریم و این عوارض شامل ما نمی شود.

مامور شهرداری گفت: پرداخت این عوارض مالک و مستاجر نمی‌شناسد هرکس در یک واحد مسکونی زندگی می کند و از خدمات عمران و نوسازی شهری استفاده می‌کند باید این عوارض را بپردازد و عوارض عمران و نوسازی شهری هزینه زندگی در شهر است.

او به مواد ۱ و۲ قانون نوسازی و عمران شهری در پشت قبوض اشاره کرد و گفت: این عوارض برای ایجاد و اصلاح و توسعه خیابان ها و معابر، پل ها، فضای سبز، پارکینگ‌ها ، توقفگاه ها ، پایانه‌ها و تامین سایر تأسیسات مورد نیاز « عموم شهروندان » هزینه می شود و براساس مساحت واحد مسکونی مورد استفاده شهروندان محاسبه می شود. و کلیه شهرنشینان اعم از مالک یا مستاجر، ملزم به پرداخت آن می‌باشد.

او البته گفت: آنها که مبالغ بدهی شان زیاد است می‌توانند ظرف مدت ۵ روز به شهرداری منطقه مراجعه و نسبت به اقساطی کردن آن اقدام نمایند.
وقتی مأمور شهرداری این مطالب را ایراد کرد و پشت قبوض را نیز ، مستاجران معترض، مشاهده نمودند گفتند :

پس چرا این موارد را به آگاهی شهروندان نمی رسانند و در قولنامه های اجاره قید نمی‌شود. ؟!
من اما وقتی به موضوع ورود کردم به این نتیجه رسیدم که شهرداری در آگاهی بخشی پیرامون این موضوع کوتاهی میکند و باعث اختلاف مالک و مستاجر میشود و بنگاههای املاک نیز به خاطر بی اطلاعی و یا سهل انگاری ، آن را در قولنامه ها قید نمی نمایند.

لذا جا دارد، شهرداری این موارد را با اتحادیه املاک هماهنگ نموده تا در بند شرایط قولنامه ها قید گردد، تا همه بدانند در هزینه شهرسازی شریکند.

در حال حاضرطبق آمار حدود ۲۸ درصد ساکنان شهر مشهد را« مستاجران » تشکیل می دهند که بسیاری از آنها به خاطر عدم قید کردن این موضوع در قولنامه ها عوارض عمران و نوسازی شهری را نمی پردازند و یا خود را معاف از پرداخت آن می‌دانند در حالی که از همه امکانات شهری هم استفاده می کنند.

نصایح پیران

 نصایح پیران

به پیری چون رسد انسان دگر برنا نمی گردد

قد سروی اگر خم شد دگر رعنا نمی گردد

مده  بیهوده  از  کف  گوهر  نقد  جوانی  را

که این در گران قیمت دگر پیدا نمی گردد

به دنیا دل مبند ای دل به فکر توشه ی ره باش

که با مرگ من و تو اخر دنیا نمی گردد

مخور هرگز  فریب  زرق  و برق  مال دنیا را

که شیرین کام کس از گفتن حلوا نمی گردد

مکن تعریف  از فضل  و کمال  دیگران  ای  دل

که از تعریف کردن هیچکس دانا نمی گردد

لیاقت باید انسان را که  گردد منجی  مردم

هرآن فردی به کف گیرد عصا ،موسی نمی گردد

من از حسن خدادادی که یوسف داشت دانستم

که با ارایش رخ، هیچ کس زیبا نمی گردد

علی یک عمر با افتادگان بنشت تا گوید

از این بالا نشستن ها کسی والا نمی گردد

بهار طبیعت بهار دلها باشد

بهار طبیعت  بهار دلها باشد

بهار آمد   بهار آمد    بهار خوش عذار آمد          خوش و سر سبز شد عالم اوان لاله زار آمد

ز سوسن بشنو ای ریحان که سوسن صد زبان دارد      به دشت آب و گل بنگر که پر نقش و نگار آمد

گل نسرین همی پرسد که چون بودی در این غربت      همی گوید خوشم زیرا خوشی ها زان دیار آمد

هرگز نخواب کوروش  ای مهر آریایی                 بی نام تو وطن نیز نام و نشان ندارد

بهار سال 92 شکوفاتر از گذشته

" هویت ملی در مقابل هویت دینی نیست " آیت ا.. خامنه ای

بهار سال 92 شکوفاتر از گذشته

بهار سال 92 متفاوت با سالهای گذشته و شکوفاتر از بهار سالهای قبل خواهد بود، بهاری واقعأ بهاری ، و یکی از دلایل آن هم ، این که امروزه ،همه مردم بیشتر از سالهای قبل به فرارسیدن بهار توجه دارند چرا که امسال دگرگونی درهمه ابعاد اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی کشور ایران سربلند پدیدارخواهد شد ، من فکر می کنم امسال بهار خاطره سازتر از سالهای قبل شود در بهار امسال فضای فکری و فرهنگی افراد جامعه متفاوت با سالهای گذشته است چرا که اندیشه های مردم بارور تر شده و روشن ضمیری آنها بیشتر شده و امروزه همه رسانه ای شده اند وانواع  ابزارهای  رسانه ای کوچک و بزرگ ، همه جا دست مردم است .

فشارهای اقتصادی ، تحولات سیاسی ، روابط بین الملل ایران و آژانس و درپیش بودن انتخابات ریاست جمهوری و مسائل قضایی در برخی جریانات اقتصادی وسیاسی و اتهامات گروه های انقلابی درون نظام وفراتر ازهمه اینها همان تحولات تغییر سال و رسیدن بهار طبیعت ، همه و همه نشاط ، انگیزه و سئوال های متفاوت ،جلو ذهن افراد جامعه می گذارد و بهار را، بهاری تر ازدیگرسالها خواهد کرد ، و اینها همه هست و خواهد بود و در عین حال دور اندیشی، صبوری و تحمل ایرانیان نیز ازسوی دیگر، همه اینها را به آرامی و سرافرازی سپری خواهد کرد و علیرغم همه مشکلات ، مردم بهار خود را بازهم ، بهاری خواهند ساخت و حول حالنا خواهند شد و همه خیالات باطل به حاشیه رانده خواهد گردید و بهارایرانی و این جشن باستانی با قوت تمام برگزارخواهد شد و به مانند سالهای گذشته این بهار و این تحول طبیعت و در پی آن دید و بازدید های خانواده ها از یکدیگر بنیاد خانواده ها را مستحکم تر خواهد ساخت .

بهار، سالهاست که با سرشت ایرانیان درهم آمیخته ویکی از افتخارات فرهنگی و تمدنی این مردم شده است و بزرگداشت این آئین ملی، تضادی هم با آئین های مذهبی مردم ندارد و به مانند همه ملل جهان به ریشه های تاریخی و تمدن ایرانیان بر می گردد به طوری که مقام معظم رهبری حضرت آیت ا.. خامنه ای نیز طی سخنانی در سال  1385درسمنان اظهار داشتند "هویت ملی در مقابل هویت دینی نیست ، بلکه مجموعه باورها، خواست ها و رفتارهای یک ملت است و طبیعی است که اعتقادات و باورهای یک ملت مؤمن وموحد نیز، جزعناصر تشکیل دهنده هویت ملی او قرار می گیرد "

بنابر این پرواضح است که برگزاری جشن ها باعث تحکیم روابط اجتماعی ، ملی و خانوادگی است و کمک شایانی به فرهنگ عمومی و همراهی امت اسلامی و ایرانی خواهد کرد.

بستر اجتماعی را معیوب نسازیم

بستر اجتماعی را معیوب نسازیم

حیات اجتماعات بشری بر پایه اعتقادها ، مرام ها و باورها شکل می گیرد و بر اساس همین اعتقادات و باورها است که در جامعه نیزقوانین وضع می شود و در نتیجه در متن جامعه  و سطوع مختلف طبقاتی  تغییرات پدید می آید و از  این رو گاهی کوچ کردن ها را نیز به همراه میآورد .

مثلا سطح جامعه سرمایه دار ، سطح جامعه فرهنگی و یا سطح جامعه  بالاشهری و پایین شهری و از این قبیل تغییرات که در آنها مرام انسانها حرف اول را می زند شکل می گیرد و اینها بنا به ذائقه هایی است که بر اثر تغییر اعتقادات  پیش می آید همچنان که در سطوح خانواده نیز،  بویژه هنگام ازدواج اولاد ، خانواده ها در پی این هستند که دختر یا پسری را هم شآن خود بیابند و با او وصلت فامیلی نمایند ، همچنین در روابط اقتصادی نیز برخی افراد ، مشتریان خاص خود را دارند و یا آنها را بنا به نوع کار و حرفه شان بر می گزینند یا مصلا در اسکان ممکن است هر قشری در یک جایی اسکان یابد یا اینکه در مسافرت ها افراد متناسب با توان اقتصادی خود و با تعریف های فرهنگی و اجتماعی جایگاه خود را پیدا می کنند همه اینها هست اما یک چیز فراتر از اینها نیز وجود دارد و آن تغییر اعتقادات و باورهای مردم در پی اتفاقات سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی ، و گفتمانهایی است که گاهی در جامعه توسط افراد مسئول و غیر مسئول پیش می آورد و موجب تغییر باورهای اجتماعی می شود که البته بهتر است این گفته ها از قائده حقیقی ، دینی ، و علمی ، خارج نگردد

پرواضح است که هر گونه گفتمان ناشی از تحولات اجتماعی و سیاسی در مردم نوعی تجدید فکر و نگرش واعتقاد می سازد و تا حدودی نیز این تغییرات از کنترل خارج می شود و راه خود را می رود اما باید که کنترل گردد تا اعتقاد مردم از مسیر درستی ها و حقانیت ها و حقیقت ها منحرف نشده و به سمت ترجیح باطل بر حق سوق نیابد

در قران کریم آیه ای وجود دارد به این مضمون که می گوید ( افراد و گروه ها در دین خدا اختلاف ندارند اختلاف آنها از آنجا آغاز می شود که علم کتابت می آموزند و سپس بر اساس فهم خود با یکدیگر به جدل می پردازند و اختلاف  می کنند ) و بر این اساس است که اختلاف بین مرد م نیز شروع می شود و هنگامی که دفاع از قدرت های سیاسی و قدرت های اقتصادی بر اساس تعصبات و منافع اقتصادی پا به میان می گذراند آشفته بازاری پدید می آید که نگو و نپرس .

اگر از سیاست صحبت شود افراد یکدیگر را محکوم به انحراف می دانند و اگر از اقتصاد صحبت شود افراد یکدیگر را به سیری و گرسنگی و یا حرس دنیا طلبی متهم می کنند و اگر از فرهنگ صحبت شود افراد یکدیگر را به سست ایمانی  متهم می سازند و اگر از ارزشهای اجتماعی صحبت شود افراد یکدیگر را به نادانی و عدم تشخیص درست از نادرست متهم می کنند.

و در این جدال اندیشه ها است که حق و باطل و راستی و درستی در هم می آمیزد و انسانها به حقیقت ها بی اعتنا و بی اعتقاد می شوند و راه درست را گم می کنند و عده ای در این میان ،از آشفته بازار عقیده و باورهای مردم سوء استفاده نموده وافکار و اعتقادات آنها را به بازی می گیرند و در پناه شعارهایی که برخی آنها را از روی آگاهی و یا نادانی می پسندند اهداف خود را دنبال می نمایند و در نتیجه لطمه به اصل اعتقادات مردم که باید بر مبنای خداپرستی و خدا جویی  باشد وارد می سازد.

لذا خوب است که همواره سعی نمائیم بر اساس حقیقت هایی که هست اظهار نظر کنیم و انسانها را به باورهای غلط سوق ندهیم و رضایت خدا و ائمه معصومین را مد نظر قرار داده  و بستر گمراهی  و جهالت را در جامعه دامن نزنیم

رسم بد

                               رسم بد

                                      چاپ شده در خراسان رضوی - مورخ سه‌شنبه 1391/10/19 شماره انتشار 18312                                   

ابراهیم ناظمی/ قدیم ها که بچه بودیم و در روستا زندگی می کردیم بزرگ ترها به ما می آموختند که وقتی از کوچه عبور می کنید اگر دیدید سنگ بزرگی در کوچه افتاده است، برای این که به پای کسی گیر نکند و برای افراد مسن مشکل ساز نشود، آن را از سر راه بردارید و این توصیه همیشه آویزه گوش من از دوران کودکی است.حالا متأسفانه ملاحظه می کنید که در مشهد بزرگ ما، وقتی برف می آید، بسیاری از مردم و به ویژه آن ها که بعضاً برف پشت بام را پارو می کنند یا حیاط خانه را از برف تمیز می کنند در همان روزهای اول؛ برف را بیرون از منزل و در کف کوچه ها و میلان ها رها می کنند. این برف ها روی هم فشرده می شود و بر اثر سرمای روزهای پس از برف روی هم یخ می زند ولایه ای ضخیم از یخ را تشکیل می دهد که تا روزها هم این یخ ها، به دلیل سرمای شدید آب نمی شود. در روزهای اخیر هم در پی بارش برف ۳۰ سانتی متری در مشهد، در کف اکثر معابر شهر یخ های ۱۰ تا ۳۰ سانتی متری تشکیل شده که تردد خودروها، موتورسیکلت ها و عابران پیاده را با مشکل مواجه ساخته است.اگر آن عده از افرادی که برف پشت بام منازل خود را در سطح معابر تخلیه می کنند، به روزهای پس از برف و یخ زدگی معابر بیندیشند و خود را جای کسانی قرار دهند که بر اثر یخ زدن این برف دچار حادثه می شوند هرگز دست به چنین اقدامی نمی زنند. وقتی برف روزهای اول در معابر ریخته و دچار یخ زدگی می شود هم دیرتر آب می شود و هم شکستن آن ها سخت تر است و زحمت فراوان دارد. از طرفی آلودگی محیطی نیز افزایش می یابد و ضررهای دیگری هم در پی دارد. مثلاًَ خودروهای زباله به سختی عبور می کنند و زباله ها کمتر جمع آوری می شود.موزعان روزنامه به دلیل یخبندان، روزنامه ها را با تأخیر توزیع می کنند و پستچی ها هم نامه ها را دیر می رسانند، کودکان و میانسالان و افراد مسن نیز، از معابر به سختی عبور می کنند و حتی یخ زدگی سطح پیاده روها، باعث آسیب دیدن موزائیک ها و سیمان کاری معابر می شود و حتی در معابر مناطق مسکونی، اگر وسط روز، مقداری یخ آب شود به دلیل راکد ماندن، آب دوباره در شب های سرد یخ می زند و سطح معابر را لغزنده می کند.بنابراین شهروندان محترم بهتر است به جای ریختن برف ها در معابر، آن ها را در کناری که مانع رفت و آمد نشود جمع کنند تا شهرداری نیز با بیل مکانیکی و کمپرسی، زودتر آن ها را جمع آوری کند و چه خوب است که در هر کاری ابتدا اندیشه کنیم و سپس عمل.

نصب غیرکارشناسی تابلوهای راهنمایی و رانندگی

نصب غیرکارشناسی تابلوهای راهنمایی و رانندگی

خراسان رضوی - مورخ سه‌شنبه 1391/09/28 شماره انتشار 18295

ابراهیم ناظمی- فرهنگ قانونمند ترافیکی در شهرهای پرجمعیتی مانند مشهد، تنها در پی چیدمان درست تجهیزات راهنمایی و رانندگی و مهندسی بهینه و علمی خیابان ها حاصل می شود، کما این که اگر چیدمان تجهیزات راهنمایی و رانندگی مانند تابلوهای راهنما و نیز مهندسی خیابان ها و میادین و تقاطع ها دارای اشکالات فنی باشد دیگر نباید انتظار داشت که فرهنگ ترافیکی شهری در خیابان ها رعایت شود و مسیر تعالی و رشد را نیز طی کند. اگر به طور مثال در جایی که نباید تابلوی عبور ممنوع نصب شود، تابلوی عبور ممنوع نصب شود قانون شکنی صورت می گیرد و رانندگان به ناچار از محل عبور می کنند و یا این که اگر در جایی تابلوی توقف ممنوع نصب شود که نباید نصب شود باز هم شاهد نقض قانون خواهیم بود و بسیاری از رانندگان در محل توقف می کنند.

با این مقدمه می خواهم اعلام کنم که در شهر مشهد علم کنترل ترافیک و نصب برخی از تابلوهای راهنمایی و رانندگی بسیار اشتباه است و موجب تخطی از قوانین درست عبور و مرور بر حسب وجود تابلو می شود و حرمت قانون نیز شکسته می شود. در تدوین قانون باید این نکته را مد نظر داشته باشیم که قوانین و مقرراتی را وضع کنیم که مورد قبول حداقل ۸۰تا۹۰ درصد مردم باشد و اگر برخلاف نیاز مردم و مقتضیات ، قانون وضع شود کسی آن را رعایت نخواهد کرد.

به طور مثال در خیابان هایی که باید دوربرگردان داشته باشد و ندارد و یا خیابان هایی که باید دوربرگردان نداشته باشد و دارد، مشکلات مختلفی در عبور و مرور به وجود می آید.

کارشناسان مدعی هستند که مشکلات تردد و ترافیک های سنگین در خیابان ها، یکی از موارد عمده استرس و بروز ناراحتی های قلبی و فشار خون است و از آن جا که اشکالات ترافیکی در خصوص نصب تجهیزات راهنمایی و رانندگی و اشکالات مهندسی در خیابان های مشهد بسیار فراوان است و نصب برخی از تابلوها در معابر نشان از ضعف دانش ترافیکی شهری دارد می توان این عوامل را در افزایش فشارهای روحی و روانی موثر دانست.به طور مثال، دور زدن در تقاطع ها باید به حداقل برسد اما اکنون مهندسی خیابان ها و تقاطع ها به گونه ای است که بسیاری از رانندگان ناچارند در تقاطع ها دور بزنند؛ این امر حرکت خودروهای طرف مقابل را کند می کند و فرصت عبور از چراغ سبز را از آن ها می گیرد و به همین علت چهارراه در زمان معین از خودروها تخلیه نمی شود تا خودروهای سمت مخالف حرکت کنند.

یکی دیگر از عوامل اختلال در تقاطع ها حذف بریدگی ها در طول خیابان های بلند است. اگر این بریدگی ها در فاصله های درست، قبل یا بعد از هر تقاطع نباشد، رانندگان به ناچار باید در خیابان ها تردد اضافه داشته باشند و پشت چراغ های قرمز متوقف شوند و با سبز شدن چراغ راهنما، امکان عبور و دور زدن در تقاطع را بیابند که این امر باعث ایجاد راه بندان می شود.

موارد دیگری از این قبیل، نصب تابلو در سر کوچه ها و معابر منشعب از خیابان های اصلی است که بر خلاف آن چه باید به طور مثال عبور آزاد باشد، عبور ممنوع می  شود.

اما این تذکر بابت آن است که مسئولان محترم ترافیک شهری با دقت و کارشناسی بیشتری اقدام به نصب تابلوها کنند و تجهیزات راهنمایی را براساس اصول و قواعد علمی نصب کنند. همچنین به عنوان نمونه زمان برخی چراغ ها نادرست تعیین شده است اما برخی مسئولان مربوط به قدری به این امر بی توجهند که به خود زحمت اصلاح زمان چراغ ها را نمی دهند و واقعاً جای تاسف است که به ضرورت بازنگری و تنظیم چراغ های راهنمایی و رانندگی کم توجهی می شود و خسارت های این بی توجهی ها را باید مردم متحمل شوند.

همچنین این نوع مشکلات که بسیار فراوان است باعث تراکم خودروها و توقف آن ها در مسیر خیابان ها می شود و حرکت خودروها کند و عبور ومرور آن ها از خیابان ها مختل می شود و از طرفی مصرف سوخت خودروها نیز افزایش می یابد و آلودگی ناشی از آن نیز دوچندان می شود. امید که مسئولان امر در خصوص طرح های ترافیکی با دقت و کارشناسی بیشتری به نصب تجهیزات عبور و مرور خودروها در شهر مشهد بپردازند و ایرادهای مهندسی ترافیک خیابان ها و تقاطع ها و میادین را نیز به حداقل برسانند.

دلت رو خوش کن تا جوان بمانی

دلت رو خوش کن تا جوان بمانی

1-     اعداد و ارقام غیر ضروری رو دوربنداز!

این اعداد شامل سن، قد و وزن میشه بگذار دکترها راجع به این عددها نگران باشن خوب واسه همینه که بهشون ویزیت می دی.

2- دوستهای شاد و خوش و خرم و سر حالت رو برای خودت نگه دار! آدمهای بی حس و حال تو رو هم بی حال می کنن ( اگه خودت جزو این دسته ای حواست باشه!)

3- دائم در حال یادگیری باش! سعی کن بیشتر راجع به کامپوتر، کارهای دستی،باغبانی و خلاصه هرچی که فکرمی کنی یاد بگیری ،هیچوقت نگذار مغزت بی کار بمونه "مغز بیکار پاتوق شیطانه" این شیطان هم اسمش آلزایمر ِ

4- از چیزهای ساده، لـــذت ببر

5- اغلب بخنـــــد، قهقهه های بلند و طولانی اونقدر بخند که نفست بند بیاد ،اگه دوستی داری که خیلی باهاش می خندی، پس خیلی باهاش وقت بگذرون

6- گاهی اوقات یه کم اشک بریز،  ، سختی کشیدن هست، غمگین بودن هست اما ادامه نده

تنها کسی که تمام طول زندگیمون کنار ماست، خود ما هستیم ،پس تا وقتی که زنده ایی زندگی کن

7- دور و اطرافت رو با آدمها و چیزهایی پر کن که دوستشون داری ،با د وستها و فامیل، با یادگاری هات، حیووون خونگی، موسیقی ، گل و گیاه وخلاصه هرچیزی،

خوب حالا خونه ات پناهگاه و محل آرامشت شد؟ ،بگو ببینم، رابطه ات با خدا چطوره؟

8- سلامتیت رو جشن بگیر و بهش اهمیت بده! ،اگه سالمی، سعی کن این وضعیت رو حفظ کنی ،اگه وضعت متغیره، سعی کن متعادلش کنی و حالت رو بهتر کنی ،اگر هم فکر می کنی تنهایی از پسش بر نمی آیی،از یک نفر کمک بگیر

9- به سمت ناراحتی ها ت سفر نکن!

برو به یک مرکز خرید، برو به یه محله ی دیگه، حتی برو یه کشور دیگه،   ،اما هیچ وقت جایی نرو که باعث سرافکندگی و احساس گناهت بشه

10- از هر فرصتی که داری استفاده کن و به همه کسانی که دوستشون داری، عشقت رو نشون بده

تلفن های گویا و سرگردانی مردم

تلفن های گویا و سرگردانی مردم

نویسنده: ابراهیم ناظمی  چاپ شده در روزنامه خراسان مورخ سه‌شنبه 1391/04/20 شماره انتشار18163

استفاده از تلفن های گویا در اداره ها و سازمان ها ظاهرا'' ابزاری است برای فرار از مسئولیت اداری و دست به سرکردن مردم وفقط ایجاد درآمد برای شبکه مخابرات!

حتما شما خوانندگان عزیز هم بارها با اداره ها و سازمان های مختلف  تماس گرفته اید که منشی های تلفنی آن ها ،یا به اصطلاح تلفن های گویای آن ها مردم را سرکار می گذارند و به تشریح ارکان سازمان می پردازند و دست آخر هم افراد تماس گیرنده به هدفی که می خواهند نمی رسند و تماس با واحد مربوطه برقرار نمی شود و این روال همچنان تکرار و تکرار می شود تا این که به ناچار از هدف خود دست می کشید و باز ناچارازمراجعه به آن اداره و در نتیجه  ترددهای  شهری می شوید.

وقتی از سیستم برخی از این سازمان ها هم گلایه می کنیم کارکنان آن اداره ها هم گلایه را تایید می کنند و سیستم تلفن گویای مورد استفاده از شبکه اداری خود را به سخره می گیرند و این نشان می دهد که خود آنان هم می دانند که سیستم های تلفن گویا چقدر مردم را سرکار می گذارد و موجب سرگردانی و هزینه کرد برای مردم می شود،تنها سود این تماس های بی ثمر، نصیب مخابرات می شود، سیستمی که اگر اثبات شود که زائد و بیهوده است یا باید اصلاح ویا این که به طور کل جمع آوری گردد اما مدیران ادارات به این امر راضی نمی شوند .

این پدیده نوظهور امروزه متاسفانه با صدها اشکال ،چنان بر پیکر سازمان ها و اداره ها جا خوش کرده است که گویی پاسخ مردم فقط همین است که منشی های تلفن گویا به مردم می دهند و بس!

مدیران دستگاه ها خیال می کنند با این سیستم ها بزرگ ترین خدمت را به بشریت و مردم کرده اند و خودشان هم می دانند که سیستم های تلفن گویا برای رسیدگی به مسائل و مشکلات مردم مفید نیست بلکه برای رهایی از مطالبات مردم است و به جای این که یکی دو اپراتور بگذارند تا مردم را راهنمایی کنند با تلفن های گویا خود را از پاسخ گویی به مردم معاف می دارند و حتی به گلایه های مردم هم ترتیب اثر نمی دهند اگر بنا باشد چند اداره و سازمان را معرفی کنیم فراوان هستند از این قبیل در مشهد و تهران و دیگر شهرها.

در جامعه ای که این همه نیروی بیکار داریم چرا باید اداره ها از این دستگاه ها استفاده کنند که زبان آدمیزاد را نمی فهمند، وقتی یک مسئول در دفتر کارش سه منشی می گذارد چرا نباید برای سیستم اداری اش که صد یا بلکه ۵۰۰کارمند و صدها ارباب رجوع یا مشتری دارد، چند اپراتور را مشغول کار سازد.

انتظار این است که آقایان مسئول در اداره ها از این مهم غافل نشوند و راه چاره ای برای مردم بیندیشند و به جای این که مردم را با این سیستم ها بیازارند درصدد خدمتی به مردم شریف باشند چرا که به قول شاعر «عبادت به جز خدمت خلق نیست» و به قول ائمه اطهار، بزرگ ترین عبادت خدمت به خلق است.

قدرت تحلیل

قدرت تحلیل  

از گذشته های دور هر گاه می خواستیم تفاوت انسان و حیوان را بپرسیم می گفتند: تفاوت بین انسان و حیوان عقل است اما بعدها به این نتیجه رسیدیم که تفاوت بین انسان و حیوان عقل نیست بلکه قدرت تحلیل است که خیلی از ما آن را نداریم چون مطالعه نداریم چرا که عقل را همه حیوانات دارند حیوانات هم به قدر خود دارای عقل و هوش هستند و برای زندگی خود قوانینی دارند که از آن پیروی می کنند مثلا برای خود قانون و رفتارهای بهداشتی  خوراکی زادو ولد تربیت فرزند و... دارند و از خود در برابر حوادث مراقبت می نمایند و یا از خود در صورت بروزخطر دفاع می کنند و اینها همه نشانه عقل کلیه حیوانات است بنابر این فقط قدرت تحلیل است که اگر انسان داشت از حیوان برتری می یابد .