ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
آمدن و نیامدن هاشمی رفسنجانی
( به عرصه انتخابات ریاست جمهوری )
" ابراهیم ناظمی"
آمدن و نیامدن هاشمی رفسنجانی به عرصه انتخابات ریاست جمهوری هم میتواند برای تداوم انقلاب اسلامی و حرکت های راستین آن موءثر باشد و هم می تواند موجب طرح سئوالی مهم از مدیریت نظام جمهوری اسلامی باشد از این جهت که تصور کنیم اول و آخر انقلاب اسلامی در تفکراتی مانند تفکر هاشمی خلاصه می شود و اگر امثال ایشان نباشند انقلاب در مسیر اصلی خود طی طریق نمی کند ، البته شاید این عقیده از یک منظر که هاشمی پدرخوانده انقلاب خوانده می شود، چندان بی راه نباشد .
هاشمی مرد میدان سیاست است و می دانیم که ، او هیچ دغدغه ای به جز پاسداری از انقلاب اسلامی که تاکنون حدود 250 هزار شهید داده است ندارد ، اما آیا این بار نیز هاشمی می تواند در عرصه انتخابات ریاست جمهوری ریسک کرده ، و با هزینه کردن از آبروی خویش ، بار دیگر در وانفسای جامعه ای که انکار حقیقت در آن بیشتر از اثبات حقیقت است آبرو و احترام خود را به آزمایش بگذارد .
آنچه به عقیده نگارنده می رسد این است که ، آمدن و نیامدن هاشمی رفسنجانی به عرصه انتخابات ریاست جمهوری نهم از دو جهت یک تهدید است . از جهت نیامدن ، اینکه تصور می شود هاشمی با بیان روشن و شیوای سیاسی خود، و تعیین مواضع خویش مبنی بر اینکه ، " من همچنان منتظرم تا ببینم آیا فردی که قدرت اداره کشور را داشته باشد به صحنه انتخابات خواهد آمد یا نه، و طبعا" در صورتی که چنین اتفاقی نیفتد وظیفه خود می دانم که به صحنه بیایم " و تاکنون که... خود را یک قدم به عرصه انتخابات و ورود به آن نزدیکتر می بیند می خواهد از قافیه تنگ تعیین صلاحیت کاندیداها توسط شورای نگهبان ،پیشگیری نموده و باعث شود تا نیروهای جوان تر به عرصه اجرایی و سیاسی کشور بیایند و برای تداوم راه انقلاب پخته و آزموده شوند .
از جهت دیگر نیز اگر فرض را بر این بگیریم که هاشمی ازروی اضطرار به عرصه انتخابات ریاست جمهوری می آید باید بپذیریم که در موجودیت و تداوم راه انقلاب اسلامی یک حباب خالی ایجاد شده است که اگر هوا گیری در آن صورت نگیرد و خلاء موجود بر طرف نشود به اصل نظام و انقلاب ، و راه امام و شهیدان لطمه وارد خواهد آمد .
هاشمی میراث بزرگ انقلاب اسلامی است که هیچ کس را قدرت و جرات نادیده گرفتن توان او نیست . آگر هاشمی در عرصه انتخابات ریاست جمهوری بار دیگر به وسیله بدخواهان پیدا و پنهان انقلاب اسلامی مورد اهانت قرار گیرد و هتک حیثیت شود ، دیگر از انقلاب و ارزشهای مهم آن ، و شخصیت های اصیل و فکری آن که اساس انقلاب را بنا گذاشته اند و از آغازین روز های آن ، مبارزه کرده اند چیزی باقی نمی ماند.
امروزه هم ، حضور هاشمی و هم اندیشه او برای آمدن و یا نیامدن به عرصه انتخابات ریاست جمهوری اصول مغتنمی است که ، هم میتواند از یکپارچگی قدرت که بنا به اندیشه محمد خاتمی ریاست محترم جمهوری می تواند موجب استبداد شود جلوگیری کند و هم معادلات سیاسی بد خواهان نظام را برهم زند
همگان می دانیم که نگاه امروز هاشمی رفسنجانی به جامعه و ملزومات آن تا اندازه ای با نگاه دهه های گذشته وی و بنا بر مقتضیات زمان تفاوت کرده و تجربیات مدیریتی وی در عرصه اجرایی و تصمیم سازی کشور به او تکلیف می کند تا برای ساماندهی خطوط و اندیشه های سیاسی و اجرایی کشور گامهای بلند دیگری بردارد و شاید از این منظر و در موقعیت فعلی نیز . از هاشمی کسی بهتر نتواند تکلیف سیاست های نظام را تا آنجا که به وی مربوط می شود و در سایه رهنمودهای مقام معظم رهبری باشد معلوم نماید .
در موقعیت کنونی همانند مقاطعی که تاکنون نیز به عنوان نمونه در ارتباط با هاشمی ، مسائلی از سوی محافظه کاران و اصلاح طلبان بوجود آمده است . اگر جناح های مذکور بخواهند برای شکستن آراء هاشمی رفسنجانی تخطئه کنند قطعا" و بدون شک . خودشان ضربه خواهند خورد و هاشمی باز هم پیروز صحنه گردانی سیاسی کشور خواهد بود . همانطور که در ورود هاشمی به مجلس ششم این خطا را مرتکب شدند . لذا روند تحولات سیاسی اخیر در چگونگی گشایش عرصه انتخابات ریاست جمهوری ایجاب می کند که در قافیه تنگ تعیین صلاحیت ها و به عرصه کشاندن رجال سیاسی و نخبگان کشور و مدیران لایق تجدید نظر گردد و به افراد برجسته برای مدیریت اجرایی کشور اجازه داده شود تا به میدان رقابت بیایند تا هم خلاء فرضی موجود در عرصه مدیریت اجرایی کشور پر شود و هم دامنه حاکمیت دمکراسی منطبق بر اصول دینی گسترده تر شده ، و نیروهای کاردان و با تجربه برای آینده سیاسی کشور تربیت شوند
با این همه اگه نیاد بهتره
مگه نه؟
سلام
اگر در کشور ما قطی رجل سیاسی نبود نمی امدند و دوباره مردی با سن ۷۵ سال را برای ریاست جمهوری کاندید کنند.حتی فکر این مورد هم به مخشان خطور نمی کرد چه برسد به آنکه وی را به صحنه بیاورند.
با سلام
هاشمی رفسنجانی به این دلیل فراتر از جناح چپ و راست حاکمیت است چون بر خلاف جناح چپ میداند ساختارهای نظام از جمله بازار،هرگز اجازه و امکان یک حکومتداری سالم و بدون رانت را نخواهند داد و بر خلاف جناح راست که مُدام سعی در تصفیه کردن ابدی در نیروها دارد به اُمید اینکه روزی همه ی صداها را خفه کند خوب میداند این امر آرزوئی ست که این جناح به گور خواهد بُرد. برای همین هم است که حتی کیهان تهران را میتواند ذلیل کند وگرنه کیهان تهران(حتی اگر بخواهیم از نظر نظامی صرف هم به قضیه بنگریم) بدلیل به خدمت گرفتن قویترین تک تیراندازها و چریک های تواب رنجبران و پیکار، میتواند تمامی اُرگانهای نظام(حتی سپاه پاسداران) را براحتی از پا درآورد. دقت کنید این افراد در این بیست ساله، افرادی را نیز در ادارات وابسته به کیهان، تربیت کرده اند که اگر به همان تیزی نباشند، کمتر نیز نیستند. هاشمی، حتی با کیهان تهران میتواند تا حدی برخورد کند و این برای مردمی که ظلم و ستم ایادی کیهان تهران را با گوشت خود لمس کرده اند(به خصوص در جریان قتلهای زنجیره ای) یک موهبت الهی ست! اما در پشت پرده ها، کیهان و رفسجانی اگر "یکی" نباشند، بی نهایت و بشکلی غیر قابل تصور بهم نزدیک هستند و این قسمتی که ما احساس میکنیم فقط قسمت بیرونی و ظاهر قضیه است! به قول امیر محبیان از تحریریه روزنامه رسالت، کیهان تهران بدلیل پنهانکاری ساختارهای درونیش(یا شاید نفاقی که محبیان بدلایلی قابل درک خجالت میکشید بگوید!)توانست حتی حزبی چون مشارکت را از پا درآورد و اینها را اگر بخواهیم ریشه یابی کنیم باید بازگردیم به روش نفوذ سازمان رنجبران در دفتر بنی صدر که امروز، بخشی از توابین زبردست گروه هائی چون رنجبران در ادارات مخفی کیهان مشغول به کار و تخریب انقلاب اند...
موفق باشید و تحلیل جالبی بود آقای ناظمی
سلام برادر!
اولین بار است شما را می بینم. انشالله که به سلامت باشید.
کاش انطور که به هاشمی پرداخته اید به درونمایه ملت ایران هم می پرداختید. آنوقت حدس برنده انتخابات چندان آسان نبود.
سلام
اول از ابراز لطفتان سژاسگذارم.
دوم آقای برجیان در همین خصوص مطلبی نوشته اند که بد نیست سری به ایشان بزنید.http://borjian.blogspot.com/