ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
ابراهیم ناظمی روزنامه نگار :
شماره ۵۰۳
برابر اعلام سیمای جمهوری اسلامی، کمیسیون تلفیق برنامه هفتم با توزیع یارانههای انرژی میان همه خانوادههای ایرانی موافقت کرد.
اعضای این کمیسیون به دولت مجوز دادند تا پایان سال ۱۴۰۳ اقدام لازم برای بهرهمندی مساوی همه ایرانیان از یارانه انرژی را انجام دهد؛ بطوریکه یارانه حاملهای انرژی مانند بنزین، بر اساس شماره ملی بین مردم توزیع شود.
این مصوبه پس از تصویب در صحن علنی مجلس و تایید شورای نگهبان، اجرایی خواهد شد.
در این باره ،البته با این توضیح که هنوز نحوه اجرا و تخصیص بنزین مشخص نیست و مستلزم کارشناسی بیشتر می باشد باید گفت: با اجرای این طرح، دهها مشکل دیگر به مشکلات مردم و کشور افزوده خواهد شد و مطالبات جامعه افزون و قابل جمع آوری نخواهد بود.
دولت مردمی در پروپاگاندای حکومتی خود همیشه به دنبال طبقه بندی جامعه و تمایز بین فقیر و غنی است و در فکر صدقه دادن به مردم است و این در حالی است که سرمایه های مردم ایران به یغما می رود و دولت ها راه و رسم خدمت واقعی به مردم و جامعه را عمدا به بیراهه می کشانند تا مردم را غرق در مشکلات اجتماعی و مشغولیت های ذهنی کنند.
دولت میتواند سهمی از در آمد بنزین را به کسانی بدهد که صاحب ماشین نیستند بدین صورت امکان استفاده بیشتر از وسائط نقلیه عمومی را هم فراهم کرده و به کاهش آلودگی هوا و کاهش ترافیک و نیز کاهش مصرف بنزین هم کمک خواهد شد بدون اینکه بنزین را بر اساس کد ملی ارائه دهد و مخاطرات امنیتی برای مردم و جامعه بوجود آورد.
ابراهیم ناظمی روزنامه نگار
شماره ۵۰۰
از خالص سازی در مدیریت ها که امروزه عیانتر شده و نقل محافل گردیده و معنی روشنتری یافته است و صلاحیت نخبگان در جریان انتخابات رد می شود و ناشایسته ها بیشتر پست و مقام و امتیاز می گیرند و به ویژه خواری مشغولند اصلاً تعجب نکنید، و جای تعجب هم ندارد، بلکه خالص سازی در مدیریت ها از اول انقلاب شروع شده و اینکه برخی خود را در همه امور ذی شعور و ذیحق می شمارند رایج بوده است .
از دهه ۶۰ و بلکه از سالهای پس از انقلاب ۵۷ ، با حذف فیزیکی افراد قابل اعتماد و شخصیت های ارزشمند نظام و با انفجارها و شلیکها برای پاره پاره کردن پیکر راست قامتان جاوید و تا اینکه جنگ هم بهانهای برای سر پوش گذاشتن بر آن و سرگرم کردن مردم شد و دانشگاهها هم تعطیل و پس از تغییر راهبرد جامعه در پایان دهه ۶۰ ، این روند شدت بیشتری به خود گرفت تا ۲۲ خرداد ۷۶ که پدید آمد و از آن پس در جدال بی پایان، هرسال به اصطلاح بر خالص سازی به نفع یک جریان افزوده شد و انقلابی های اصیل به حاشیه رانده شدند تا اینکه اکنون نظام انتخاب های فرمایشی دارد و از متن مردم فاصله گرفته و از رفراندم هم واهمه دارد و مردم را پس از ۴۳ سال افزون بر ۱۲۰۰ سال کار فرهنگی، فاقد تشخیص می خواند امر بدیع و جدیدی نیست که غیر قابل انتظار باشددو این رویه عادت جامعه انقلابی است.
https://t.me/abrahim2441
ابراهیم ناظمی روزنامه نگار:
شماره ۴۹۷
عرصه خبررسانی و انعکاس گزارش های خبری و حتی تحلیل ها و تفسیرها در کشور ما طی سالهای گذشته رو به نقاهت گذاشته و مسیری فوق العاده رو به افول طی میکند. همچنان که هنر سینما مرده است، به طوری که شهاب حسینی یکی از بازیگران عرضه سینما در صحنه سریال پوست شیر میگوید: دیگه انگیزه کار کردن نداریم چون حال مردم خوب نیست و ما فقط دلمان به خوش بودن حال مردم است، و این در حالی است که حدود ۲۰ تن از هنرمندان مشهور سینما ممنوع الکار شدند و اوضاع نویسندگان و کارگردانان سینما نیز بهتر از اینها نیست.
✅اما سخن این مقال تنها در موضوع عرصه خبررسانی است نه سینما.
عرصه خبرنگاری عرصهای است خبرساز، نقاد، پویا، جستجو گر،کیض، پرسئوال، با ذره بین محدب و با نگاه به مسائل مختلف جامعه، که بتواند با تحلیل و تفسیرها، جامعه و مدیریت جامعه را به مقصدی شکوهمند هدایت نماید و خمودگی و افسردگی و ناامیدی و شکست در اهداف را بَرکند، تا از بیراهه روی پیش گیری شود،اما در حال حاضر عرصه خبرنگاری در جامعه رو به وخامت و افول گذاشته و به مسائلی فوق العاده بی ثمر و فریبکارانه و آشوب زا می پردازد و تبلیغات اختصاصی و انحصار طلبی برای افکار منبسط ، اشخاص منحصر، نیات غیر مقبول و سلیقه های ناپسند دارد. و جامعه را هم محکوم به شنیدن می کند، تا در یک فضای انحصاری نفس بکشد، اخباری تکراری، یک جانبه ، یک فرم که تنها از یک فکر و یک خواسته و یک هدف متراوش میشود و بسیار هم برای مردم ملال آور است و این روزها می گوید فقط از پیروزی فلسطینیان و شکست اسرائیل بنویسید و علیه آمریکا سخن بگوئید.
و این نحو خبر رسانی اگر نگوییم برای کل جامعه ،حداقل برای جامعه مطبوعات و خبر رسانی، بیشتر از سایرین ملال آور شده است چرا که از انحصارات و مرزها و حذف ها و حریمها و مصلحت سنجی ها، رنج میبرد و توان بازگو کردن حقایق را ندارد و مردم هم ناچار باید این وضعیت را تحمل نمایند و از مسائل مهم جامعه غافل بمانند.
این در حالی است که بدترین نوع بیسوادی، بیسوادی سیاسی خوانده می شود.
موضوعات خبری این روزهای جامعه ما، مانند چند دهه گذشته اختصاص به یک سری باورها واعتقادات دهه شصتی دارد که اگر نگوییم هزار درجه ، حداقل صد درجه تغییر یافته است، سخن از شهید و سخن از مقاومت و سخن از فداکاری و سخن از یک نگاه در رهروی یک سری اعتقادات و باورها دارد که امروزه از نگاه عموم مردم خارج شده و دیگر نمیتواند برای جامعه تکلیف و مقصد معین و ارزشمند و ایده عالی را تعریف نماید.
حال باید چه کرد؟ و چگونه باید این مسیر را تغییر داد؟ کاری که اگر نگوییم ناشدنی و ناممکن اما به واقع سخت و دشواراست، کاری که به واقع نفس بریده و طاقت طاق کرده و بی فایدگی را فریاد میکند و این یکی از مصیبت های بزرگ و پر خسارت و پر تکرار در جامعه ی بیدار و هوشیار ماست که چشم ها را تار و کم سو کرده و اراده ها را خاموش نموده و بی تفاوتی و بی اعتنایی به اهداف ارزشمند و مشخص را، ترویج می دهد.
البته مقصود این یادداشت معطوف به چند و بلکه چند صد خبر نیست اما به این سخن کارشناس صدا و سیما توجه کنید که با هیچ نگاهی نمی توان به آن معنی داد
او می گوید: سکوت سید حسن نصرالله لبنان در وقایع اخیر غزه برای اسرائیل، از موشک دردناکتر است !!
https://t.me/c/1646987099/55048