✅ هاشمی ره : سرنوشت فلسطین به خط قرمز رسیده
ابراهیم ناظمی روزنامه نگار :
شماره ۴۸۲
شهید سازی درجریان انقلاب و جنگ، روزی به رسوایی و انتقام خواهد انجامید.
ابراهیم رئیسی رئیس جمهور : اگر کسی خیانت بکند به خون شهیدان رسوا خواهد شد.
دو بارداوطلبانه به عنوان بسیجی رفتم جبهه و درمیان این دو، دوره خدمت سربازی را هم در جبهه جنوب گذراندم.
در دوره سربازی فرمانده گروهان آتشبارما سروان حیدری بود که بسیار قانون مدار، منضبط ومدیریتش مورد احترام سایر فرماندهان گردان لشکر۲۱ حمزه ارتش بود که نام اورا با افتخار بیان میکردند و صاحب نظردر امورجنگ و سایر امور بود ،فرمانده شایسته و کاردان که با من که سربازش بودم روابط بسیار صمیمی و خودمانی داشت و گاهی نکات بسیار ارزشمندی از مقررات و ضوابط ارتش و نحوه فرماندهی بیان میکرد، او سخت به سلامت سربازانش اهمیت میداد و می گفت: ناظمی من افتخار میکنم که تاکنون اجازه ندادم بیجهت، خون از دماغ سربازانم جاری شود واولین اصل و وظیفه فرماندهی یک گروهان و یا گردان ارتش، حفاظت و مراقبت شدید ازسلامت سربازانش است این بیان را گاهی به یاد میآورم وازاقدامات و شعارهای ریاکارانه دردفاع ازشهدا رنج میبرم، به ویژه هنگامی که میشنوم فلان فرمانده بسیج و یا سپاه پاسداران از هدررفت خون شهیدان درجبههها گلایه کرده واز اینکه بعد ازحملات،حتی اجساد شهیدان را هم جمع آوری نمی کردند،به طوری که چند تن از فرماندهان شهید به این امراذعان کرده اند، رنج می برم.
سردارسید محمد باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح میگوید: در طول ۸ سال دفاع مقدس پیکر ۲۵ درصد شهدا در مناطق جنگی باقی مانده است که تاکنون ۴۷ هزار شهید تفحص شدندکه هویت ۳۵ هزارتن آنان هنوز نامعلوم است گفتنی است از ۳۲۳ هزارشهید انقلاب تاکنون، حدود ۱۹۷ هزار شهید متعلق به دوران جنگ با عراق بوده که میانگین سن آنان نیز۲۳ سال است.
الان اما چه چیز بیشترآدم را در دولت به اصطلاح کریمه آزار میدهد؟ آنچه امروزه بسیار آزاردهنده است اینکه ساعت به ساعت از شهیدان دم میزنند و ۲۴ کانال تلویزیونی همواره برنامههایی برای پاسداشت شهدا و خانواده شهیدان دارند اما کسی نمیپرسد که خُب این عزیزان فدای چه شدهاند وچه بهشتی ازخون این عزیزان حاصل آمده است جزبساط ریا، نفاق، فساد، دزدی و اختلاس ، فقرو فشارهای اقتصادی، ویژه خواری وخواص پروری ، دگرگونی و تغییرمعنای ارزشهای اسلامی و انسانی و... خانواده این شهیدان از خود نمیپرسند آیا ما فرزندانمان را برای پر کردن جیب مسئولان از بیت المال و نیزمتنعم شدن خودمان دادیم و اینکه چند ده لوح تقدیرویاد بود گیرمان بیاید؟ یا برای سربلندی کشور،عزت و افتخارو استقلال و آزادی میهن وممانعت ازاینکه احیانا کشور دست افراد خودخواه، مستبد و انحصار طلب نیفتد، بسیاری ازخانواده های شهدا این روزها ازمخالفان سرسخت نظام هستند وریاکاری سیما را نمی پسندند
حتی کسانی که دائم از شهید و شهادت آویزانند وازذکر شهدا لحظه ای غفلت نمی ورزند و برای خود نعمات فراوان ردیف کرده و میکنند گویی خون شهیدان را سبزمی بینند وازآن برای خود بهشتی ساخته اند باغستان و تاکستان که آبیاری آن هم با خون است واز خود نمیپرسند که خون شهیدان بالاخره تقاص دارد و انتقام خون هرگز نمیخوابد# حالا رئیس جمهور ابراهیم رئیسی هم میگوید: اگر کسی خیانت بکند به خون شهیدان رسوا خواهد شد ! # حال باید پرسید چه کسانی به خون شهیدان خیانت وازآن سوء استفاده می کنند که باید هم رسوا شوند؟
کسانی که بدون هرگونه شعار و جانبداری ظاهری به شهدا احترام میگذارند؟ یا عدهای که افتخارشان فقط این است که هرروزو هرساعت از شهید و شهادت دم بزنند وآن را نردبان ترقی خود کنند.
بقول بزرگی فقط باب شهادت بازمانده است(به فرمایش)، ولی راه شهدا به بیراهه رفته است وآقایان تنها به ذکرشهید و شهادت و تبلیغات فریبنده بی حد و اندازه در این باره مشغول هستند، به زندگان، بیتوجه اند و ازمردگان آویزان، پیام شهیدان را نمی شنوند ومقصود شهیدان را فقط تفسیربه رای اهداف قدرت طلبی خود می کنند و تنها امنیت را ثمره خون شهیدان می خوانند(سکوت و مدارای مردم) ومی گویند ما یک متراززمین را به دشمن ندادیم! درحالی که دشمن الان صاحب خانه شده است و خسارت جنگ را که نمیدهد هیچ ، سیل سرمایه و خدمات رایگان هم همواره برایش جاری و ساری است، حدود ۴۰سال است ازجنگ و اثرات آن به گونه ای دم می زنند که گویی درطول تاریخ، تنها جنگ پرافتخارهمین جنگ با عراق ( بین دو کشورمسلمان ) بوده است ،درحالی که امروزه چرایی جنگ و ادامه آن نزد جوانان و اقشارمختلف جامعه، پرازشبهات و سئوالات است.
ابراهیم ناظمی روزنامه نگار
شماره ۴۷۰
بارها میخواستم بنویسم که صدا و سیما چقدر تفاوت بین دولت رئیسی و دولت روحانی قائل میشود اما مانده بودم که چگونه بیان کنم و چگونه خلاصه نویسی نمایم تا اینکه دکتر روحانی در نطقی اشاره کرده است که انشالله برای صدا و سیما فرقی نمی کند این دولت و آن دولت و من به فکر مظلومیت دکتر روحانی افتادم که در دوران خودش و چه طی ۲ سال گذشته، با این همه تفاوت ها، هنوز انتقاد لازم شایسته و بایسته را از صدا و سیما نکرده است، و سعی نموده نسبت به این موضوع بی تفاوت باشد.
در دولت قبل برنامه ها و فعالیت های دولت در سیمای جمهوری اسلامی ایران گزارش نمی شد و از نشان دادن چهره دکتر روحانی پرهیز داشتند حتی از جلسات کاری دولت، اجبارا تنها چند ثانیه از سخنان آقای روحانی پخش می گردید که در آن چند ثانیه هم ،غرض ورزی صدا و سیما مشهود بود اما الان می بینیم که هر ساعت خبری در شبکه های سیما، تکرار در تکرار تصویر و نام جناب رئیسی در تلویزیون جلو چشم مردم است و گزارش هایی از سفرها و بازدیدهای ایشان منعکس می گردد که عمق مسایل را وقتی کنکاش کنیم از تلاشی بیهوده و بی ثمر و غیر ضرور و اتلاف وقت خبر میدهد که نیت پوپولیستی در آنها بیشتر مشهود است و هزینه بر دوش ملت باقی است، اما دولت روحانی در جلسات کاری بهترین نطق هاو بهترین تصمیمات کارشناسی را در مورد مسائل کشور داشت که صدا و سیما اصلاً به آنها نمی پرداخت و نمی خواست دکتر روحانی و دولت تدبیر و امید را جلوی چشم مردم داشته باشد اما الان گویا قصد و نیت تنها همین است که آقای رئیسی را مرتب جلو چشم مردم داشته باشند و به این وسیله رئیس دولت را پرکار نشان دهند ، در حالی که این حضور ها نشانه کار نیست بلکه به واقع ، اغلب نشانه فرار از کار و خود نمایی است ، و این دولت ، دولتی است که فقط با شعار های مردم پسند خود را مردمی میخواند در حالی که بی تفاوتی نسبت به مسائل بغرنج جامعه و البته مشکل زایی در سیستم اداری، از آن بیشتر نمایان است و اینکه نه راهکار رفع مشکلات را میداند و نه اساسا قصد آسان سازی وحل آنها را دارد و خود رانسبت به تورم افسار گسیخته و مشکلات متعدد به لال مونی زده و حل مشکلات را به گذر زمان می سپارد که خود اذعان کرده و هیچ احساس مسئولیتی در مورد مسائل جاری کشور ،برخورد های خشن با معترضان و اعدام ها ومسایل مسمومیت دانش آموزان مدارس و خصومت غیر شرعی با بدحجابان و سایر حوادثی که در شهرهای مختلف بروز می کند نشان نمی دهد
ابراهیم ناظمی روزنامه نگار:
شماره۴۸۸
استادان دانشگاههای کشورآخرین کسانی هستند که برحسب وظیفه به تخلفات مدنی و سیستمی و فسادهای اجتماعی و ظلمهای حکومتی انتقاد و یا اعتراض مصلحت جویانه دارند و راه را از بیراهه تمیز میدهند.
این را خطاب به شهروندی که در پی خبراخراج استادان دانشگاهها گفت: لابد اینها حرفهای نامربوط میزدند که اخراج شدند!! بیان کردم.
به نظرم بیجا هم نگفتم اعتراض به رفتارهای حکومتی و سیستمی درمیان مردم،همیشه کم و زیاد وجود دارد که میتوان آنها را وارد دانست و یا نامربوط خواند و یا توجیه کرد.
اما اعتراضات و تحلیلها و نقدها وقتی ازسوی استادان دانشگاهها بیان میشود آخرین مرحله از نقد و بررسی و شکایت و اعتراض مصلحت جویانه به مدیریت جامعه است.
استادان دانشگاه به مانند برخی از افراد جامعه انسانهای احساسی نیستند که به سخنان آنها عموماً اشکال وارد باشد بلکه یقیناً تحلیل آنها براساس شناخت و تخصص در مسائل است و باید از دقت کافی هم برخوردار باشد، چرا که حرف استادان دانشگاهها در مورد مسائل گوناگون کشور خطاب به جامعه باسواد است و سخن گفتن با انسانهای باسواد، مثل سخن گفتن منبریها برای جمعیت خاموش جامعه نیست که حرفی را بشنوند واگرهم به آن اعتراض داشته باشند خاموش بمانند وبه بحث با صاحب منبر نمی پردازند، چرا که منبری ها با غرور و حس برتری طلبی و نیز بلندگویی که دراختیار دارند برای هرچیزی جواب می سازند.
اما درکلاس درس دانشگاه، استاد میداند که اگر حرفی خلاف منطق، علم وحقیقت بگوید بلافاصله دانشجویانی هستند که به او اشکال بگیرند و سخن استاد را نقد و یا مورد اعتراض و سئوال قرار دهند چرا که کلاس دانشگاه محل بحثهای آموزشی و تدریس است و لذا است که در مجموع باید گفت:آخرین معترضان یک جامعه مدنی و آخرین مشاوران حقوقی، اجتماعی وسیاسی و نیزآخرین اخطار دهندگان به سیستم حکومتی مبنی بر ظلم و فساد و تباهی و تخلفات سیستمی و ناهنجاری های اجتماعی، استادان دانشگاهها هستند که آگاه به علوم مختلف بوده و وظیفه دارند درجهت تنویرافکار و آگاهی جوانان ،مردم و جامعه بکوشند و بر اساس دانش خود، زمینه آگاهی، دانایی و بینایی جامعه و پیشگیری از انحرافات را باعث شوند.
براین اساس اگراستادان دانشگاهها به ویژه آن هنگام که معضلات اقتصادی ،سیاسی واجتماعی و مدنی را بدانند سکوت کنند و بیتفاوت بمانند بیتفاوتی آنان عین بیخاصیتی و بی ثمری است.
با ایران چه میکنید؟
ابراهیم ناظمی :
نگاهی به فرازهای مختلف و اخبار ناگوار درمتن جامعه، این برداشت را به ذهن می آورد که از امرا بپرسیم با ایران چه میکنید؟ وچه دشمنی با ایران دارید؟ چرا شعارپیشرفت میدهید ولی روز به روزعزت وعظمت واقتداراین کشورتنزل می یابد؟ و جایگاه باشکوه و با عظمت ایران روزبه روزدر داخل وعرصه های جهانی تنزل می یابد وهمه اینها با نصب افراد نالایق درمدیریت ها و جایگاههای تصمیم سازی بیشترخودنمایی می کند وکارها و فعالیت ها برای پیشرفت و ترقی کشورلنگ میزند.
تعلیق استادان دانشگاهها که نمونه آن اخیراً دراصفهان رخ داده به جرم عقاید مخالف با نظام بدون، هیچ حکم قضایی ونیزاشکالات در ساختاراقتصادی، ورکود تولید وتنزل ارزش پول کشور، بحرانها درشبکه اجرایی و امور اجتماعی، زنان ،جوانان و رفتارمدیران با مردم و رفتار مردم با یکدیگردرسطح جامعه نشان این ادعا است وهمه گواه یک بیماری اساسی درمدیریت کشوراست، به نقلی وقتی قوانین ومقررات و رفتارمدیران ،جامعه را فاسد کند دیگر راهی برای درمان ورفع مشکلات نیست.
جبهه اصلاحات ایران نوشته اعتبارو کارآمدی نهاد دانشگاه در ایران مورد تهدید جدی قرار گرفته است، گفته رویکرد ایدئولوژیک و سیاست زده جناحی و واپسگرا و ضد علم درسیستم آموزشی کشور قصد تغییر روح و جان و هویت نهاد دانشگاه را دارد تا آن را به نهادی بی روح ، فروبسته، ایدئولوژیک، ناکارآمد و مطیع محض سیاست حاکمان قرار دهد.
از سوی دیگر مطالبات ایران از سایر کشورها مانند ونزوئلا عراق، چین، کره جنوبی و سایر کشورها وصول نمیشود و به قول یکی تا ایران به FATF نپیوندد طلب ها قابل وصول نیست.
نظام، کاررا به جای رسانده که حتی افغانستان از موضع قدرت با ما سخن می کند! حقابه هیرمند را که نمیدهد هیچ، ۸ میلیون آواره این کشورهم باید درایران جا خوش کنند و به ریش ملت ایران بخندند،واخیرا شنیده شده که به افغانها شناسنامه و تابعیت ایران هم میدهند !!
این ازافغانستان وآن هم از کشورهای کوچک خلیج فارس که هر یک ازآنها به اندازه نیم استان ایران نیست اما درعرصه جهانی امروزجایگاه یافتهاند و ما باید از سوی آنها هم مورد تهدید و تحقیر قرارگیریم که ادعای مالکیت جزایر ایرانی را دارند.
با این وصف باید پرسید با ایران چه کردهاید؟ حاکمیت ایران، امروزدرپی یافتن عزت درکشورهای فقیرودرمانده آفریقاست !! دائم در تلویزیون گزارشهایی ازمشکلات سایر کشورها بیان میشود تا به ملت بگویند وضع ما ازهمه دنیا بهتراست ! آزادی را برهنگی توصیف میکنند و به ملت توهینهای بزرگ روا میدارند، اماکن را آتش میزنند و جرمش را به فرزندان این ملت نسب می دهند، قرآن را درسایربلاد آتش میزنند و عالمان دینی ما چیزی از نجات بشریت درقلمرو قرآن ارایه نمیدهند؟ چه شده است ما را که باید چنین عزت و آبروی ایران و ایرانی به ثمن بخس برباد برود، نه نخبهای را تحمل میکنید نه یک کاردان یا استاد دانشگاهی را میپذیرید و نه مدیرلایقی بر مصادرمینشانید، دم ازدین و ائمه میزنید اما اساس و بنیان دین را بازیچه دنیا طلبی و قدرت طلبی خود قرارمیدهید و ایمان و باور مردم را همچنان متزلزل میکنید و بازهم خود را پاسدارمکتب محمد(ص) وائمه اطهار میدانید، به هنرمندان و نویسندگان عرصه سینمای کشور،اجازه کاروفعالیت نمیدهید،به تاریخ نگاران و نویسندگان و هیات های تحقیق اجازه کشف حقایق را نمیدهید،افشاء کنندگان جرائم را تنبیه میکنید و مجرمین را درآغوش میگیرید! آخراین چه عقیده و ایدئولوژی است که کاررا برای همه محدود میکند، گفتم همه ، به راستی همه، حتی کاربرای دانشگاهیان و دانشجویان هم همینطوراست حتی برای صنعتگران و تولید کنندگان و باز هم همه، چندی پیش بود که خواندم کاوه مدنی رئیس دانشکده آب سازمان ملل شده است،نوشته اند کاوه مدنی از نخبگان حوزه آب و معاون پیشین سازمان محیط زیست ایران بوده، که درسال ۹۶ به ایران آمده و دراین سازمان مشغول کارشده و۷ ماه پس از آنکه به راه اندازی پروژههای موفق و کم هزینه این سازمان، شهرت یافته،ناچاراز ترک ایران گردیده و مجدد مهاجرت نموده است، او گفته گناهش این بوده که خودش بوده اما برای حاکمیت خودی به حساب نیامده!!
ابراهیم ناظمی روزنامه نگار
شماره ۴۷۴
چقدر خوب است طرح پاداش صرفه جویی مردم در مصرف برق ، اصولا صرفه جویی در هر چیز واجب و لازم است چه در برق ، چه در آب و چه در بنزین و چه در سایر مایحتاج عمومی و صرفه جویی هم امری پسندیده و توصیه دینی است و از اخلاق حسنه است، اما به نظر می آید این طرح و تبلیغات پیوسته آن، خبر ازگرانی برق می دهد که بسیار هم سنگین است ، و نرخ تقاضای کنتور برق هم سنگین تر که نمیتوان رقم مطرح شده آن را قبل از تعیین و تصویب انعکاس داد.
با این حال باید گلایه شدید هم بکنیم از شبکه مخابراتِ اسراف گرای کشور، که به حیله های مختلف مردم را مصرف گرا بار می آورد و با طرح های فریبنده تشویقی، مردم را ترغیب به گفت و گو و اشغال خطوط می کند و بسته های ناصرف برای مردم اعلام می نماید تا مصرف و یا مکالمه و یا استفاده از شبکه مخابراتی را افزایش دهد و در ازای آن مردم را چپاول نماید.
توجه کنید به روش های مختلف مخابرات که به انحاء گوناگون به مردم تحمیل می شود و متاسفانه مسئولین کشور به این جفای سازمانی بی توجه اند و مردم میگویند مخابرات از وقتی دست سپاه پاسداران افتاده، چنین به مردم ظلم میکند و متاسفانه نمایندگان ملت هم به آن بی توجه هستند یکی از دهها ظلم و جفای وحشتناک مخابرات بستن ۱۸۰۰۰ تومان وجهه اشتراک ماهانه تلفن ثابت است !!که مردم به شدت ناراضی هستند و تعیین این مبلغ اساساً خارج از عقل و منطق است و بر دوش مردم سنگینی می کند،
میدانم که تقاضای توجه از سوی مسئولین هم به این وضعیت بی پاسخ می ماند به واسطه اینکه اکنون مخابرات در چنگ سپاه است و یحتمل به این درخواست عنایتی نخواهد شد اما بدانیم که مردم به شدت از انواع خدماتی که به گونه های مختلف از سوی شبکه مخابرات ارائه می شود ناراضی اند، و معتقدند مخابرات باید ارزانترین و حتی رایگان ترین خدمات را به مردم ارائه دهد چرا که هم ضرورت اجتماعی دارد و هم مانند سایر شرکتهای خدماتی ،تاسیسات پر هزینه و هزینه مستمر اجرائی ندارد.
در یادداشتی دیگر به سایر ابعاد از این جفای مخابرات خواهم پرداخت.
ابراهیم ناظمی روزنامه نگار:
شماره ۴۷۲
هندوانه کیلو ۱۲ هزار تومان و بیشتر، همین روزها یک هندوانه از ۶۰ تا حدود ۲۰۰ هزار تومان قیمت می خورد، هوا هم گرم است و هندوانه می چسپد، بسیاری از مردم هم در فصل گرما هندوانه خیلی دوست دارند و میوه مورد علاقه من هم هست و هر وقت می خواهم هندوانه بخرم بویژه وقتی گرانتر از توان مالی ام است فقط قیمت میکنم و نمی توانم بخرم اما یاد خاطره ای از آیت ا.. احمد جنتی می افتم که آلان دبیر شورای نگهبان است و همه امورات کشور هم به این پیر مرد ۹۶ ساله بند و مربوط است، درست گفتم، بله مربوط است و به واقع او سر منشاء هر تغییر است و الان هم هندوانه های ایران به کشورهای عربی صادر و خوراک اعراب میشود.
سالهای اول انقلاب بود شاید میانه دهه ۶۰، حرم امام رضا (ع ) مشهد، صحن امام خمینی سابق ، مقابل خیابان امام رضا، که آن زمان هنوز خیابان تهران نام داشت ، که حالا البته تغییرات وسیعی یافته است ، سخنرانی آقای احمد جنتی بود، یادم نیست چه مناسبتی بود و نمی دانم آن زمان ایشان چه مسئولیتی داشت، که اینها البته مهم نیست ، مهم خاطره بیاد ماندنی است که دارم و در ذهنم جرقه زده و به یادگار مانده است ،
یادم هست ایشان میگفت: حالا که انقلاب کردیم مردم باید قناعت کنند و برای پیشرفت کشور سختی ها را تحمل کنند، سالهای جنگ بود و همه چیز کشور مصروف جنگ می شد و مردم این فکر را به پای جنگ می گذاشتند، که هنوز هم البته آغاز گر آن در حاله ای از ابهام است و عدم مطالبه خسارت جنگ از عراق یکی از همین دلایل است ، بگذریم، او می گفت: الان مردم ما هندوانه و خربزه را کیسه ای می خرند در حالی که در کشورهای خارجی هندوانه را قاچ می کنند و تکه تکه می فروشند، و مردم ما باید خدا را شکر گذار باشند که همه چیز در دسترس و ارزان است راست میگفت، آن زمان من یادم هست که میرفتم میدان بار و با کمتر از ۲ هزار تومان حداقل ۱۰ قلم میوه و تره بار به صورت انبوه می خریدم. اما الان جرات خرید یک هندوانه را ندارم.
البته میدانیم که در سالهای جنگ مردم در مورد بسیاری از لوازم زندگی نیز که البته نبود و یا بسیار کم بود در مضیقه شدید بودند که حالا جای بیان آنها نیست.
ابراهیم ناظمی :
با دهه ۶۰ چه کنیم که اینقدر مصیبت بر سرمان آوار کرده و می کند راهی که نمی توان رفت و دغدغهای که نمی توان رهایش کرد! اما نابخردان جامعه را همچنان میخواهند به اجبارا در فرهنگ و باور های دهه ۶۰ باقی بگذارند و تغییر نکنند و چشم خود را به تحولات نسلی و اجتماعی۳۵ سال گذر از این دهه را می بندند و نتیجه اعمال و سیاست های خود را در تغییر باور مردم که نتیجه کردار خود آنها است نمی پذیرند ،نمی خواهند بپذیرند که بابا ۳۵ سال از آن سال ها سپری شده و تا الان باید به پیشرفتها و تحولات اجتماعی بزرگی دست می یافتیم، و یا حداقل افکار دهه ۶۰ بیشتر در جامعه دینی تقویت می شد و آرزوهای جوانان و شهیدان برآورده می شد، برآورده که نشد هیچ، حاکمان میخواهند فقط میوه چین درخت پوسیده دهه ۶۰ باشند، دهه شصت دوره ای بود پر از اعتماد و اطمینان، باور ،خوش بینی، امید، صفا، عشق ،ایثار و آینده نگری جوانان، در این دهه جوانان با تمام وجود در راه اهداف متعالی ایران و اسلام کوشیدند و بسیار جانفشانی کردند، به روی مین رفتند، خط شکن بودند، سینه سپر کردند ،و سینه سوختند، اما... اما چه شد ؟ نتیجه نداد که هیچ، اکنون پس از ۳۵ سال حسرت متوجه شدند که چقدر بازی خوردند این بازی را هنوز هم کسانی در این کشور ادامه می دهند و به زور تبلیغات تلویزیونی بر فریب افکار عمومی ثابت قدمند و غافل از آگاهی جامعه میخواهند هنوز هم مردم را صوری بر همان باور نمایش دهند و ابزار اهداف و سیاست های خود سازند و مسرور از کرده خود، خلاف مسیر اکثریت مردم شنا کنند و غافل از تغییر افکار و باورهای مردم، بر طبل تبلیغات آن دوره بکوبند و شعور جامعه را نادیده بگیرند که بزرگترین اهانت به جامعه و مردم است و این روش البته بهترین ترفند برای نابودی همه ارزشهای انسانی و اسلامی و اجتماعی شده است و حسرتی جانکاه دردل مردم و جوانان حال، گذشته و آینده میگذارد که شاهد بی ثمر بودن تلاشهایشان هستند، شاهد به هدر دادن خون شهیدان هستند، شاهد نا امیدی ها و نیز امیدهایی که به هیچ روی و با هیچ تغییری جبران نشده و بلکه پسرفت های اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی، جامعه را روز به روز به واپسگرایی رسانده و به کلی از اهداف خود دور کرده است و همانطور که سید محمد خاتمی در مزار امام خمینی گفته باید حسرت انحراف از اهداف انقلاب را بخوریم.
آنچه امروزه مردم به آن باور دارند بواقع دقیقاً پشیمانی است که متوجه افکار و اندیشه های دهه ۶۰ و نسل های بعد شده و متاسفانه با گستاخی تمام این روزها نیز در برنامه های مختلف و تبلیغات تلویزیونی تاکید بر زنده نگه داشتن حال و هوا دهه ۶۰ می شود و این تلاش ها بوی فریب به خود گرفته است، فریب که تنها عده ای خاص را در صدر نشانده و متنعم از سفره اموال ملت به قیمت نابودی ایران کرده و کثیری از مردم در آرزوها و ارزشهای متعالی آن درجا خورده اند و می بینند که پسرفت ها بدجور جان فرسای جامعه شده است، و پیشرفت ها را دست نیافتنی کرده و قفل دهه ۶۰ را نا گشوده باقی گذاشته است!!
شبکه های مجازی مسدود است و با فیلتر شکن ها هم سخت باز می شود و روی اعصاب و روان مردم راه می رود.
به یقین این محدودیت موجب جبهه گیری تند تر مردم شده و تغییر ذائقه و باور مردم در قضاوت ها پیرامون مسائل سیاسی و اجتماعی را باعث می شود .
هرچه محدودتر مقابله سخت تر
هرچه محدودتر سخن ها تندتر و گزینش ها خلاصه تر
هرچه محدودتر مردم لج باز تر ،کنجکاو تر و بلیغ تر
خود دانید !!!
الوعده وفا به آنها که می گفتند فضای مجازی را نخواهیم بست، چرا که روان مردم و دانش آموزان به هم میریزد.
ابراهیم ناظمی روزنامه نگار:
شماره ۴۵۶
تیتر پروژه انزوای ایران با بازیگران جدید، در روزنامه خراسان ۲۸ دی ماه ، مرا ناچار از بیان یک نکته ناگفته نمود که همیشه از کنار آن بی اعتنا عبور کردیم !!
شنیدید که بارها جناب آقای رئیسی گفته اند ما همچنان به پیشرفت ادامه خواهیم داد و نخواهیم گذاشت قطار حرکت پیشرفت ایران متوقف شود ! این بیان خبر از یک ضمیر ناخودآگاه میدهد که سالها مانع پیشرفت ایران بوده است و امروز که فرد در صدر نشسته میخواهد با این ادعا، مفهوم وارونه به آن بدهد به واقع مخالفت با پیشرفت های واقعی ایران در ذهن جناب رئیسی و همفکران ایشان سالها وجود داشته اما در عین حال اکنون اظهار میکنند که ما همچنان به پیشرفت ادامه خواهیم داد و نخواهیم گذاشت کسانی مانع پیشرفت شوند!
اما باید پرسید چه کسانی اکنون در نظام یکدست شما ، مانع پیشرفت می شوند، در حالی همه چیز بر وفق مراد جنابعالی است.
نتیجه عملکرد ۴ دهه گذشته هم در کشور موید موضوع است و معلوم است که در سالهای گذشته چه کسانی مانع حرکت سازنده دولت های قبل بوده اند و الان در راس امور اند.
به واقع کسانی امروزه در راس مملکت هستند که در گذشته نخواسته اند ایران مسیر ترقی و پیشرفت و تغییر را طی کند یکی از نشانه های بزرگ این ادعا همین که ایران در حال حاضر نزد جهان منزوی شده و اخیراً هم کشورهای غربی از همین انزوا خبر می دهند و مقبولیت در داخل نیز به شدت تنزل یافته است و کشور هایی مانند چین و روسیه نیز همواره ضمن طرح ادعاهای دوستی با ایران، از پشت به ما خنجر میزنند!! (یادداشت فرا خبر خراسان ۲۸ دی) حتی کشور کره جنوبی نیز اخیراً به جرگه تهدید کنندگان ایران پیوسته که نقل همین روزهای رسانه هاست، (( خراسان نوشته : همزمان با افزایش فشار کشورهای غربی علیه ایران،رئیس جمهور تازه کار کره جنوبی نیز اظهارات مداخله جویانه ای بر ضد کشورمان بیان کرد
او خطاب به سربازان کشورش گفته: «شما این جا هستید زیرا امارات ، ملت برادر ماست و دفاع از امنیت ملت برادرمان به اندازه امنیت کره جنوبی مهم است، دشمن و تهدید اصلی برای امارات، ایران است و دشمن ما هم کره شمالی است... ما در موقعیتی بسیار شبیه امارات هستیم.» ۱۴۰۱/۱۰/۲۸))
در هر حال آنچه مورد نظر است توجه به اینکه ملت چگونه باید در این میان، افکار دشمنان پیدا و پنهان سرزمین مظلوم ایران را بخواند و عملکردهای مسئولان را مورد تجزیه و تحلیل واقعی و مداقه قرار دهد که در یابد چه کسانی مایل به پیشرفت ایران هستند و چه کسانی نیستند و یا چه تصمیمات و عملکرد هایی موجب پیشرفت و یا موجب پسرفت ایران می شود؟ موضوعی که البته باور آن بسیار سخت است به طوری که با تصورات بسیاری از ما، این مقوله درست از آب در نمی آید و باور دشمنی برخی با ایران، از درون کشور هم ، اعجاب برانگیز است.
در امور داخلی کشور نیز، مسائل و دغدغه ها و مشکلاتی که هر روز جلوی پای مردم قرار دارد و هر روز افزون تر هم میگردد گواه مقصود است که آیا این تصمیمات و عملکردها موجب پیشرفت است یا پسرفت؟؟
خوب میدانیم که یکی از موانع پیشرفت، وجود فرهنگ پاچه خواری، تملق و چاپلوسی است که اگر برچیده شود،بسیاری از کارها در مسیر حقیقت و راستی و علم و منطق پیش خواهد رفت.
❇️ اما چهار نظر از انبوه پیامهای روزانه مردم در ستون روزنامه خراسان ۲۸ دی که گواه دغدغه و عدم پیشرفت در کشور است.
✅ به نظرم سوار قطار پیشرفت هستیم ولی داره به عقب حرکت می کنه.
✅ آقای رئیسی! این آمارهایی که به شما می دهند در حد حرف است، عمل در کار نیست!
✅ اون از اینترنت، این از گاز، اون از برق، این از مرغ و تخم مرغ! یعنی روزی نیست مشکلی افزوده نشه! مردیم از این همه خوشی!
✅ برای فرار از مشکلات خودمان، مشکلات دیگرکشورها رو مثال می زنن! چرا نمیگن تو دیگر کشور ها، رفاه چطوریه؟