لزوم امنیت روانی در جامعه
در شریط کنونی مسئولین بهداشت ، مرتب به مردم هشدار می دهند که با رعایت نکات بهداشتی در خوردن و آشامیدن ، مصرف میوه ها و سبزیجات و حتی تماسهای فردی با یکدیگر مراقب باشند تا بیماری وبا را به یکدیگر منتقل نکنند .
این توصیه مورد توجه اقشار مختلف مردم قرار گرفته و همه افراد جامعه و خانواده ها نیر به این مهم اهتمام می ورزند و همسویی و همگرایی قابل توجهی به وجود آمده است ، که جاید سپاس دارد .
اما... آیا در گرداب رفتارهای اجتماعی و خدمت رسانی به هم نوعان کسی به فکر تامین سلامت روانی افراد جامعه می باشد ؟ . پرهیز ار عملکردهایی که موجب فرسایش روح و روان دیگران می شود و زمینه های عصبانیت را فراهم می آورد به عهده کیست ؟
به هر کجا سر می زنیم ، اداره ،بازار ، اصناف، سازمان ها و تشکل های حقیقی و حقوقی ، دولتی و یا شخصی و یا با برخی از افراد که مواجه می شویم و می خواهیم خدمت بگیریم با رفتارهایی از سر کبر و ناروایی و ناسلامتی مواجه می شویم و اساسا" رفتارهای اغلب ما در مقابل یکدیگر . چه در خیابان . اداره و چه در سایر مکان ها متأسفانه رفتارهایی از سر لجاجت و فخر فروشی و تنها به فکر خود بودن است .
به راستی چرا صداهایمان را برای هم بلند می کنیم یا نگاه های مان ، برای یکدیگر معنای دیگری غیر از مهربانی دارد ؟! احساساتمان نسبت به یکدیگر از روی ظن و بد گمانی است و لیاقت هایمان برای یکدیگر بی مقدار گشته است .
راستی چرا این رفتارها را کسی به ما گوشزد نمی کند تا برای یکدیگر تب کنیم و برای یکدیگر بمیریم و راه و رسم همگرایی و هم دلی را پیشه خود سازیم
تو کز مهنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی
یادمان باشد سلامت روح و روان و نیک اندیشی و نیک رفتاری از هر چیز مهمتر است .
امید واریم در دولت آقای احمدی نژاد که بر ایجاد دولت مهروز تآکید شده است این فضا بدو ر از ریا فراهم آید .
( یادداشت روز )
خبر نگار کیست ؟
خبرنگاری شغل است به ظاهر لذت بخش و شیرین .اما در باطن انبوهی از رنج ها و مشکلات طاقت فرسا را به همراه دارد که اگر لذت تآثیر پذیری اثر و نوشته های آن را از نظر دور بداریم می تواند بسیار جانکاه و ملال آور باشد و سختی کار خبرنگاری را دو چندان کند.
خبر نگاری شغل دلربایی است اما چنان دل مشغولی و افسردگی را در فرد به وجود می آورد که از خانواده اش فراموش می کند .همچنان که می گویند : شغل خبرنگاری از برون دل می برد و از درون دل می ترکاند . بسیار اتفاق افتاده است که خبرنگاران به خاطرانجام وظیفه خویش که همانا خبر رسانی فوری و به موقع است اعضاء خانواده و حتی کسب منفعت های اقتصادی ترجیح داده اند .
به طوری که برای افراد علاقه مند به شغل خبرنگاری . کار زیاد روزانه . نا امنی شغلی . رقابت های جانکاه خبری و تهدید های صاحبان قدرت و مسئولیت .تحت الشعاع شیفتگی کار روزانه ( خبرنگاری ) قرار می گیرد و در درجه چندم اهمیت قرار می گیرد .
خبرنگاری شغلی است که مانند زنجیر بر اعضاء و جوارح انسان می پیچد تا اینکه به زایش محصولی در آید که موثر برای جامعه . کشور و مردم باشد .
کسی که شغل مقدس خبرنگاری را انتخاب می کند باید فردی سراپا عشق و استعداد باشد و به کار خویش برای کاوشگری فراوان علاقه وافر داشته باشد و از بی باکی و استقامتی در خودر بر خوردار باشد تا بتواند رنج ها و سختی های خبرنگاری را تحمل نماید .
خبرنگاری به جسارت و اراده مستحکم برا ی پیگیری سوژه های خبری . گزارشی و جدال با اصحاب فکر نیاز دارد که اگر نباشد کسی را توانای ماندن درون این شغل نیست .
پژوهش های علمی نشان می دهد که خبرنگاران در طول دوران خدمت به انواع بیماری ها از جمله افسردگی . کسالت و خواب آلودگی . مشکلات گوارشی . عصبی و روانی . اختلالات شدید جسمی . قلبی و تنفسی . ضعف بینایی . شتاب زدگی . پرخاشگری . گردن درد و دست درد . بی حسی انگشتان و فراموشی دچار می شوند . دکتر خوزه فلورس متخصص غدد و عضو انجمن روزنامه نگاران اسپانیای می گوید . روزنامه نگاری یکی از 10 شغل پر خطر دنیا به شمار می آید که به دلیل شمار فراوان استرس ها و به خاطر دنبال کردن اخبار روزانه . افراد را در معرض سکته های قلبی . مغزی و زخم معده قراد می دهد .
امانت داری و صداقت در نوشتار و نیز رعایت ملاحظات اجتماعی و فرهنگی و سیاسی از خصوصیات بارز و قطعی کار خبرنگاری است که اگر این خصوصیات نباشد خطای خبر نگار به سرعت بر ملا می شود .همچنان که در بسیاری از اوقات خبرنگاران به انواع اتهام های دروغین نیز متهم می شوند و چه بسا اینکه به خاطر درج واقعیات از حقوق اجتماعی نیز محروم گردند .
مترادف کار خبرنگاری . استقلال . آزادی . عمران . آبادانی . اصلاح و پیشرفت و تغییر و دگرگونی اجتماعی . امانت داری و ترویج فکر و فرهنگ و انتقال اندیشه . تولید و سازندگی و .. است که همه و بسیار بیش از این . در راستای نقش خبرنگار به معنای این است که روزنامه ها باشند . تا جامعه خوب تنفس کند .چه اینکه اگر روزنامه ای نباشد کلام نوشتاری شکل نمی گیرد و لحظات تاریخ و فرهنگ و انتظارات مردم نیز ثبت و ضبط نمی شود .
افکار عمومی و تحولات اجتماعی در یک جامعه نیز به فعالیت خبرنگاران وابسته است و این خبرنگاران هستند که می توانند سطح باور و اندیشه و استعداد افراد جامعه را با کسب نظریه های علمی و انتقال آنها رشد و توسعه داده و سطح علم و دانش و فرهنگ یک جامعه را بالا ببرند و هر لحظه فکر نو به جامعه ترزیق نمایند .
چاپ شده در روزنامه خراسان جنوبی 16/5/84 صفحه یک
سخت و زیانآور .ضروری و تاثیرگذار
یک کارشناس ارشد علوم ارتباطات: متوسط عمر طبیعی خبرنگاران 15سال کمتر از کسانی است که در مشاغل دیگر فعالیت دارند
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران: اکثر روزنامهنگاران پس از مدتی دچار گردندرد، دست درد، گزگز و خوابرفتگی انگشتان دست، فراموشی و کمبینایی میشوند
نتایج یک نظرسنجی نشان میدهد که 5/91 درصد روزنامهنگاران در محیطهای کار خود تحت فشار روانی قرار دارند و 5/71 درصد آنها به دلیل استرسهای شغلی با همسرانشان دچار اختلاف هستند
یک شهروند: نتیجه کار خبرنگاران را هر روز مردم میبینند، میخوانند و میشنوند و هیچ کار دیگری نیست که تا این حد در جامعه اثرگذار باشد
رئیس کل دادگستری تهران: کار خبرنگاران زمان و مکان نمیشناسد و خبرنگاران در همه حال مشغول کار و مطالعه پیرامون شغلشان هستند
رئیس سازمان جهاد کشاورزی خراسان رضوی: بزرگترین نقش خبرنگاران، حفاظت از سلامت نظامهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است که مسئولان باید قدر این وظیفه خبرنگاران را بدانند.
-----------------------------------------------------------------------------------
گاهی در جامعه ما از سختی کار خبرنگاران سخن به میان میآید و هرکس در حد شناخت خود از این شغل پردردسر، پراسترس و پرتنش و نیز شغلی که گاهی علیرغم سختیهای کشندهاش شور و شیرینی را نیز به همراه دارد، سخن میگوید. اما سادهترین راه شناخت کار خبرنگاران این است که شما متن کوتاهی را بنویسید و برای چاپ یک نشریه بفرستید و منتظر باشید تا چاپ شود.
خواهید دید که چقدر نوشتن مطلب و ویرایش آن بر شما سخت است. همچنین، اینکه روزها در انتظار چاپ آن بوده و یا اینکه پس از چاپ منتظر تاثیرگذاری آن در جامعه و سیستم اداری شدهاید» شما را قدری با سختی کار خبرنگار آشنا خواهد کرد. اما بهتر است بدانید این کار شما قطرهای از دریای همیشگی و پرتلاطم کار خبرنگاری است که شما اندکی از آن را تجربه کردید.
خبرنگاری یعنی خود را مسئول همه مشکلات، نارساییها، نابسامانیها و ناهنجاریهای جامعه دانستن.
خبرنگاری یعنی انواع مشکلات را حس کردن.
خبرنگاران مشکلات اجتماعی را جستجو میکنند، به واقعیتهای تلخ پی میبرند، مسائل و نیازهای جامعه را درک میکنند و برای انتشار آن خود را مسئول میدانند و چون رابط بین مردم و مسئولان هستند، نمیتوانند بیتفاوت باشند و غفلت بورزند.
فشارهای روانی و عصبی خبرنگاری
فشارهای روانی و عصبی شغل خبرنگاری ممتد و مستمر است چه آنجا که فرد در درون سازمان خود پیگیر خبر و یا گزارش است و چه آنجا که ساعاتی را در میان اقشار مختلف مردم سپری میکند.
مهرداد خلیلی کارشناس ارشد علوم ارتباطات در این باره و با اشاره به تحقیقی که پیرامون کار سخت و زیانآور خبرنگاری انجام داده است، میگوید: کار خبرنگاری به دلیل فشارهای درون و برون سازمان و فوریت کار در محدوده زمانی و حساسیتهای خاص، استرس زا و پرخطر است که کنشهای جسمانی و روانشناختی را بروز میدهد، حتی افراد بسیار مستعد را در درازمدت مبتلا به انواع بیماریها میسازد.
وی میگوید: در حرفه روزنامهنگاری فرد از یک سو با تهدیدات فزایندهای از صاحبان قدرت، گروههای فشار، افکار عمومی و «نقش اجتماعی خود» رو به روست و از سوی دیگر با رقابت تنگاتنگ رسانهای، انتقادهای حزبی، عقیدتی و اجتماعی مواجه است و کمبود دستمزد (ارزش ناشناختی اثر) ناامنی شغلی و ساعات کار مداوم و پی در پی نیز بر این مشکلات افزون میشود.
وی اضافه میکند: براساس آمار یک تحقیق 30 ساله در روزنامه ترود، متوسط عمر طبیعی خبرنگاران 15 سال کمتر از کسانی است که در مشاغل دیگر فعالیت دارند، همچنین میانگین عمر روزنامهنگارانی که در 10 سال اخیر فوت کردهاند کمتر از 45 سال بوده است براساس همین آمار 70 درصد روزنامهنگاران حرفهای به سن بازنشستگی نمیرسند.
مهرداد خلیلی میگوید: برای بسیاری از افراد فشارهای عصبی و روانی نیز به مفهوم ایجاد احساسهای منفی، تنش، اضطراب، عصبی بودن و ناراحتی فکری است. فشار روانی به وسیله یک محرک خارجی به نام محرک فشارزا به وجود میآید که بر روی سیستم فیزیولوژی بدن اثر میگذارد.
عوارض جسمی و روانی روزنامهنگاری
عوارض جسمی و روانی روزنامهنگاری به گونهای است که مجموع این عوارض را در کمتر شغلی میتوان دید.
دکتر خوزه فلورس، متخصص غدد و عضو انجمن روزنامهنگاران اسپانیایی مینویسد: روزنامهنگاری موجب اختلالات شدید جسمی، قلبی و مغزی و همچنین مشکلات گوارشی، ناراحتیهای عصبی و تنفسی، زخم معده، خستگی مفرط و استرسهای روانی میگردد که بسیاری از اینها موجب بروز سکتههای قلبی، مغزی و نیز زخم معده میشود.
دکتر علیرضا احسنی متخصص فیزیوتراپی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران نیز میگوید: اکثر روزنامهنگاران و نویسندگان مطبوعات پس از مدتی دچار گردن درد، دست درد، گزگز و خوابرفتگی انگشتان دست، فراموشی و کمبینایی میشوند.
نتایج نظرسنجی مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران نشان میدهد که 5/91 درصد روزنامهنگاران در محیطهای کار خود تحت فشار روانی قرار دارند. 5/71 درصد به دلیل استرسهای شغلی با همسرانشان دچار اختلاف هستند، 97 درصد فاقد احساس امنیت شغلی و 66 درصد دچار یکی از عارضههای پرخاشگری، افسردگی، بیخوابی، خوابآلودگی و شتابزدگی هستند و 92 درصد نیز از وضع درآمدی خویش ناراضیاند و آن را نامناسب میدانند.
تاثیر شغل خبرنگاری بر خانواده
به طور یقین استرسهایی که شغل خبرنگاری در خود دارد روحیه فرد خبرنگار را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد و عوارض آن به مخاطبین و خانواده نیز سرایت میکند.
دکتر معماری فوق تخصص رشته روانشناسی میگوید: نشانههایی نظیر سردردهای مزمن، ناراحتی معده، خستگی مفرط و کاهش مقاومت بدن در مقابل آسیبها و آسیب پذیریهای بسیار شدید در مقابل بیماریهای قلبی و عروقی، ناشکیبایی، تحریکپذیری، استرس، عدم تمرکز و دشواری برقرار ارتباط از نتایج استرسها، فشارهای روانی و سر و صداست» امری که در تحریریههای رسانهها به وفور یافت میشود.
وی میگوید: این عوامل آن قدر بر فرد اثر میگذارد که هنگام بازگشت به خانه اصلا حوصله خارج شدن از منزل را ندارد و برای دید و بازدیدهای فامیلی نیز رغبت نمیکند.
وی میافزاید: محدودیت زمانی، ساعات کار طولانی، محدود بودن غیرمنصفانه مهلت انجام کار، انقطاع مکرر کاری و تنفس ناکافی ضمن کار از عواملی است که بر محیط کار روزنامهنگاری حاکم است.
وی سه دسته از محرکهای سازمانی شامل «تعارض ارزشهای شخصی با مسائل اجتماعی و خانوادگی»، «فشارهای سازمانی» و «ملالآوری شغل در پی برخوردهای ناعادلانه» را از عوامل محرک و خستگیآور روزنامهنگاری میداند و میگوید: یاس، ناامیدی، سرکوب شدن استعداد و علاقه شغلی و بیزاری از ادامه کار میتواند افراد را از پای درآورد.
نتایج یک تحقیق نیز در این باره حاکی است» 63 درصد روزنامهنگاران محیط کار خود را بد و 37 درصد معمولی توصیف کردهاند، 77 درصد نیز فشار روانی محیط کار را زیاد و 17 درصد آن را متوسط ارزیابی کردهاند و هیچ کس گزینه کم یا خیلی کم را در این باره علامت نزده است.
در همین تحقیق آمده است» 43 درصد روزنامهنگاران در هنگام کار تمایلی به گفت و گوهای جنبی، پاسخ به تلفنهای غیرضروری و از جمله پاسخ به تلفن همسران و خانواده خود را ندارند.
از همین رو بود که سخت و زیانآور بودن شغل روزنامهنگاری در ایران مورد تصویب دولت قرار گرفت و عناوین مرتبط با این حرفه از جمله خبرنگاران، گزارشگران، مصاحبهگران، خبرنگاران عکاس و عکاسان خبرنگار، دبیران سرویسها، معاونان و یا دستیاران سردبیر و دبیران سرویس مشمول مزایای کارهای سخت و زیانآور قرار گرفتند و آئیننامه این موضوع در حال حاضر در شرف اجراست.
دکتر سید محمد صحفی معاون امور مطبوعاتی و تبلیغاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این باره میگوید: برای تحقق این هدف گروههای ویژهای به دستور رئیسجمهور وقت (سیدمحمد خاتمی) تشکیل شد و پس از تصویب عناوین مذکور مقرر شد» ماده 76 قانون تامین اجتماعی مصوب سال 1380 به گونهای اصلاح شود که عناوین یاد شده در آئیننامه لحاظ شود.
وی میگوید: مهمترین تاثیر اجرای قانون مذکور ایجاد امنیت روانی و شغلی برای روزنامهنگاران است تا بتوانند خطرپذیریهای این حرفه را نیز تحمل کنند.
روابط متقابل خبرنگاران و جامعه
مردم هم به محض اینکه با مشکلی در جامعه مواجه میشوند به خبرنگاران مراجعه و مشکل خود را به آنان منعکس میکنند.
برطبق همین تحقیق که براساس پرسش از 270 خبرنگار تهیه شده است روزنامهنگاری از مشاغلی است که از بیرون دل میبرد و از درون زهره میترکاند.
سوسن امیرآبادی، دانشجوی سال آخر پزشکی میگوید: کار خبرنگاری را خیلی دوست دارم.
خیلی پرهیجان و زیباست و شاید زیباترین کار دنیا باشد. چون یک خبرنگار درد مردم را به مسئولان میگوید و از آنها پاسخ میخواهد.
ایرج سالاری، شهروند دیگری نیز میگوید: جذابیت، هیجان و تنوع حرفه خبرنگاری بسیار است، آنها همه جا هستند.
اصلا معلوم نیست از کجا خودشان را میرسانند. هیچ کس هم نمیتواند بگوید اینجا چه میکنید. راستی که وظیفه خبرنگاران بسیار سنگین است چون نتیجه کار آنها را هر روز مردم میبینند، میخوانند و میشنوند و اما شاید هیچ یک از کارگران و کارمندان دیگر تا این حد در جامعه اثرگذار نباشند.
مردم فقط ظاهر امر را میبینند. آنها از مشکلات فراوان تهیه یک خبر و بخصوص از پیامدهای درج آن بیاطلاعند.
خبرنگاران میگویند: بسیاری از مردم که به دور از واقعیت شغل خبرنگاری هستند کار خبرنگاری را ساده و تفننی توصیف میکنند. اما بسیاری دیگر از افراد جامعه، دشواری کار خبرنگاری را با ملاحظه فیلترهایی که برای چاپ یک مطلب وجود دارد درک میکنند.
احمدی یکی از خبرنگاران میگوید: شغل خبرنگاری شغلی چند کارفرمایی است. برای یک خبرنگار کارفرماهایی با سلایق و مقصودهای فراوان وجود دارد و همین موضوع میتواند برای خبرنگاران بسیار سخت و دشوار باشد چرا که نوشته او برای درج در روزنامه در معرض قضاوتهای مختلفی قرار میگیرد.
یک خبرنگار که این شغل را پس از چند ماه رها کرده است میگوید: روزنامهنگاری و خبرنگاری همهاش جنگ اعصاب است و مانند خوره به جان انسان میافتد.
وی میگوید: حقیقتا چاپ یک مطلب لذتبخش است اما هنگامی که برپایه ملاحظات سیاسی و اجتماعی، یک مطلب قلع و قمع و مقصود اصلی در آن گم میشود به همان اندازه استعداد و ذوق انسان سرکوب میگردد.
طبق ماده یک آئیننامه کارهای سخت و زیانآور، شغل خبرنگاری نیز دارای تنشها و استرسهای بالاتر از ظرفیتهای طبیعی انسان (جسمی و روانی) است که موجب بیماریهای شغلی و تحلیلی روح و جسم، فراموشی، بیحوصلگی، خستگی مفرط و ناراحتیهای عصبی و گاهی نیز موجب ساقط شدن اعتبار اجتماعی و تضییع حقوق شهروندی میشود که طبق نظر پزشکان متخصص، همه بیماریهای انسان به جز مصدومیتهای ناشی از حوادث، از استرسهای روانی و تنشهای اجتماعی و محیطی محل کار و زندگی ناشی میشود، به طوری که در برخی مشاغل سخت و زیانآور، سالهای آخر خدمت برای افراد بسیار دشوار سپری میشود.
مسئولان مرتبط با خبرنگاران چه میگویند؟
هر یک از مسئولان مرتبط با کار خبرنگاری که چند صباحی با خبرنگاران کار کرده باشند به سختی و دشواری کار خبرنگاران اذعان دارند، آنها همین که در اندیشه چگونه درج شدن مصاحبههایشان هستند به واقع با ظرافتهای شغل خبرنگاری و وسواسهای آن آشنا میشوند و این شغل را شغلی پردغدغه توصیف میکنند.
حجتالاسلام والمسلمین عباسعلی علیزاده رئیس کل دادگستری تهران در این باره می گوید: کار خبرنگاری بسیار پراهمیت است و از ویژگیهای خاصی برخوردار است و طبیعی است که کار پراهمیت و تاثیرگذار بویژه آن گاه که میخواهد در معرض افکار عمومی قرار گیرد به همان اندازه از حساسیت و خطر نیز برخوردار میباشد.
وی اضافه میکند: کار خبرنگاری زمان و مکان نمیشناسد و خبرنگاران در همه حال مشغول کار و مطالعه پیرامون شغلشان هستند.
وی میگوید: خبرنگاری بسیار سخت و استرسزاست و من بارها در جلسات امور قضایی از این شغل و سختیهایش یاد کردهام و اینکه همواره خبرنگار ملزم به دقت و حفظ امانت است و باید بسیار توجه شود که اخبار تحریف نشود و تنشی در جامعه به وجود نیاید.
رئیس سازمان جهاد کشاورزی خراسان رضوی نیز میگوید: تولید ملی شاخص بینیازی ملتی از دیگر کشورهاست و خبرنگاران با تولید فرهنگ مردم را از فرهنگ بیگانه، بینیاز میکنند. خبرنگاران زبان پرسشگر مردم هستند. هرچه این زبان فعالتر باشد، جامعه از بلوغ فکری بیشتری برخوردار خواهد شد. خبرنگاران جرئت و شجاعتی خاص دارند که دلیل این شجاعت، دغدغههای مردم است.
خبرنگار با کار ارزشمند خود گذشته را به امروز میآورد و فردا را در مقابل دیدگان جامعه به تصویر میکشد.
مهندس فریدونی بزرگترین نقش خبرنگاران را حفاظت از سلامت نظامهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی میداند و میگوید: این نقش در صورتی اجرا خواهد شد که مسئولان قدر آن را بدانند و در این مسیر چوب لای چرخ خبرنگاران نگذارند. خبرنگاران شاید صادقترین آمران به معروف و ناهیان از منکر باشند. به تعبیر من، خبرنگاران میزان الحراره جامعه هستند.
وی به تاثیرگذاری خبرنگاران بر تغییر دیدگاه مسئولان نسبت به بخش کشاورزی طی 4 سال گذشته اشاره میکند و میگوید:
خبرنگاران در این راه بسیار اصولی و صحیح عمل کردند به طوری که نتیجه آن مثبت و در جهت منافع کل کشور بوده است ولی در عین حال ما مسئولان از خبرنگاران فقط یک درخواست داریم و آن اینکه مثل آیینه صاف باشند» نه خود سانسوری کنند و نه بزرگنمایی.
کسی فریاد کارگران کشور را نمی شنود
مصاحبه ای پیرامون واگذاشتگی کارگران و
خود سوزی یک کارگر به خاطر ۵۰ هزار تومان
رقابت احزاب و اعتلای کشور
برای پیشبرد اهداف اجتماعی جامعه .بهترین راهبرد .استفاده از فکر و تجربه جمعی است .که در این رابطه فکر و تجربه جمعی از گروههای کارشناسی و تخصصی ناشی می شود و تصمیم جمعی بهتر از تصمیم فردی کارساز می افتد .
جامعه ما نیز برای رسیدن به این هدف باید راههایی از جمله تشکیل احزاب و تشکل ها را طی کند و احزاب نیز باید گسست های موجود میان خود و مردم را بر طرف نمایند و جامعه نیز به سوی تشکل های حزبی روی بیاورند
کما اینکه از اول انقلاب اسلامی نیز چنین بوده و استفاده از فکر جمعی با تشکیل گروههایی در قالب شوراها . انجمن ها .اتحادیه ها و سایر تشکل ها مورد عنایت ویژه قرار داشته است .
امروز نیز پیشبرد امور با کار جمعی و حزبی میسر است و طبیعی است که کار جمعی و گروهی نقش آفرین تر و مثمرالثمرتر است و لذا باید برای رسیدن به جامعه ای متعالی و مردم سالار. گرایش حزبی بوجود آید و اقشار جامعه برای شناخت بیشتر از مسائل . از گروههای فکری و کارشناسی مانند احزاب بهره گیرند که همیشه نیز مورد تاکید مسئولان است چرا که احزاب می توانند پایدار بمانند و همیشه پاسخگو باشند .احزاب شناسنامه دارند و در مسیر فعالیت های خود از مسائل مختلف کشور تجربه و شناخت پیدا می کنند . اما افراد عادی جامعه . نه تجربه احزاب را دارند و نه شناخت آنها را و نه به تجربیات اجتماعی و تاریخی توجه دارند و نه به آموخته های علمی و تجربه های سیاسی . اجتماعی .اقتصادی و فرهنگی .
البته این اعتقاد به آن معنی نیست که مردم آگاهی ندارند بلکه همین مردم هستند که شناخت از احزاب پیدا می کنند و یا بر اساس خط مشی احزاب عمل می نمایند و با رویکردشان به احزاب . به آنها اعتبار می دهند و یا آنها را از اعتبار ساقط می نمایند .
مردم عادی کمتر فرصت شناخت افراد نوظهور را در عرصه سیاسی و اجتماعی می یابند و ممکن است به پیشینه و آینده افراد کم توجهی کنند اما احزاب واقعی با شناختی که در امور سیاسی و اجتماعی کسب می کنند پدر بزرگان جامعه به حساب می آیند و به یقین پدر بزرگان جامعه که عمری را تجربه کرده اند و سردی و گرمی زندگی و امور کشور داری را شناخته اند صلاح مملکت را بهتر می دانند
جامعه نیز البته . در دید کلان از فکر حزبی و فرهنگ ملی برخوردار است . همین که مردم گرایش مذهبی را در اولویت تصمیم های خود قرار می دهند و مطابق با فرهنگ خود فکر می کنند و متناسب با آن مطالبات دارند در واقع پیرو یک تفکر و یا طرفدار یک حزب فراگیر به پهنای تمام ایران هستند .
احزاب خانه های مطالعه و شناخت هستند . البته همین احزاب را هم باید شناخت و به فکر و اندیشه و هدف آنان توجه داشت .طبیعی است حزبی که خط مشی و فکر شفاف و همه پسند و سیاست همه جانبه گرایی نداشته باشد طرفداران دائمی نخواهد داشت. لذا احزاب نیز باید خود را بسازند و آموخته های فراوان و تجربیات فراوان و گرانبها بدست آورند و در مجموع بهترین باشند . مردم هم باید به بهترین ها عنایت داشته باشند .
از طرف دیگر احزاب اشخاص را مقطعی نمی شناسند و توانمندی های آنها را محک می زنند و پیرامون آنها و استعدادشان به مطالعه می پردازند
یکی از زیان هایی که در بی اعتنایی به احزاب متوجه "مملکت " و " مردم " می شود . این است که افراد جامعه .بدن توجه به تجربیات . شناخت . مطالعه . کارکردها و ملاحظات احزاب .به اشخاص رویکردی ناشی از تشخیص مقطعی و زود گذر دارند و چنین افرادی به فرض کسب اقبال عمومی . می توانند در آینده خود را از پاسخگویی معاف بدارند . اما احزاب همیشه پاسخگو هستند . حتی اگر چندین سال از حاکمیت یک حزب سپری شود . باز هم حزبی که سال ها حاکم بوده و قدرت اجرایی را دراختیار داشته است باید پاسخگو باشد و باید تاثیر سیاست های مثبت و منفی خود را در دوران حاکمیت و پس از آن بپذیرد و در مقابل آن پاسخگو باشد . لذا به یقین کارکرد یک حزب و کارکرد بک فرد با یکدیگر قابل مقایسه نیست .
حزب می تواند با تمام نیروهای کارآمد . تجربه آموخته و هدف دار کار کند و امور کشور را به پیش ببرد و برای بهتر کار کردن رقابت داشته باشد اما فرد . به تنهایی قادر نیست تمام امور کشور را هماهنگ به پیش ببرد . مگر با اتحاد و انسجامی که با تدبیر و مدیریت قوی و کار گروهی .ایجاد کرده باشد که آن هم در نوع خود یک کارجمعی و حزبی محسوب می شود . اما اگر چنین توانایی هایی در فرد نباشد که بتواند مدیریت یک تفکر را در جامعه به عهده بگیرد به یقین افراد دیگر او را تحت سیطره قرار خواهند داد و سررشته امور کشور از دست او خارج خواهد شد و مسائل جامعه باری به هر جهت خواهد بود و این یعنی اتلاف وقت . اتلاف انرژی . اتلاف نیرو و استعداد ها و اتلاف امکانات که در واقع شروع از نقطه صفر است .
(یادداشت)
لزوم طرح نو در قرعهکشی بانکها
سالهاست که قرعهکشی حسابهای پسانداز قرضالحسنه بانکها انجام میشود و سالانه میلیاردها ریال سود ناشی از این سپردهها به دارندگان حسابها واگذار میشود که اگر انجام قرعهکشیها را حمل بر صحت و صداقت بدانیم عده قلیلی از دریافت جوایز بزرگ خوشحال و عده فراوانی نیز ناراضی و ناخشنود میشوند.
این روش اکنون علاوه بر اینکه توجیهات شرعی خود را از دست داده است موجب سلب اطمینان دارندگان حسابهای قرضالحسنه از بانکها شده است به طوری که امروزه اکثریت دارندگان حسابهای قرضالحسنه بر این باورند که سودهای انبوه این حسابها ناعادلانه تقسیم میشود و قرعهکشیها به دلخواه مدیران و برنامهریزان بانکها صورت میگیرد به طوری که در خبرها داشتیم مورد اعتمادترین بانک کشور، مراسم قرعهکشی راه امسال بدون حضور مشتریان انجام داده است و این در حالی است که اگر با حضور مشتریان و خبرنگاران و ناظران قانونی نیز، قرعهکشی صورت گیرد باز هم با سیستم پیچیده کامپیوتر و اینکه هر نوع تغییر آنی در لیستبندیها میسر است امکان هر نوع تخلف و تقلبی در قرعهکشی امکانپذیر است تا اینکه قرعهکشی از روال صحیح خود خارج کردد.
قرعهکشی بانکها امروزه علاوه بر اینکه شبهه تقلب را به ذهن میآورد باعث این نیز شده است که در اقشار جامعه امید واهی برای رسیدن به جوایز بزرگ پدید آید و در نهایت جوایز بسیار اندکی را نصیب تعدادی از مشتریان و هدیههای کلان و نادری را نصیب افراد خاص سازد که برخی از آنها را نیز میتوان به نحوی به روابط ناصحیح در شبکه بانکی و بازار دانست باید گفت اینکه با سرمایههای میلیاردی حاصل از سپردههای قرضالحسنه مردم در بانکها، یک روش غیرعادلانه برای تقسیم سودبین مشتریان متداول شود و قدرت اعتراض و انتقاد نیز از مردم سلب گردد نه شایسته نظام اسلامی است و نه شایسته سیستم بانکداری ما که موجب سلب اعتماد میشود اگر رقمهای حاصل از سپردههای مردم نزد بانکها را در نظر بگیریم، هر یک از بانکها سالانه بین 10 تا 17 میلیارد تومان بین سپردهگذاران به قرعه واگذار میکنند که اگر همین مبالغ را برحسب میزان سپرده و یا تعداد مشتریان بانکها در این حسابها، تقسیم نمایند بسیار مناسبتر از قرعهکشیها، حق به حقدار خواهد رسید و همه دارندگان حسابهای قرضالحسنه از سود سپردهها برخوردار خواهند شد و اگر هم ترجیحا بحث قرعهکشی در میان باشد میتوان به جای پرداخت 10 تا 150 میلیون تومان جایزه به یک نفر، هزاران سپردهگذار دیگر را از جوایز کوچکتر برخوردار کرد.
طرح اصلاح تعیین جوایز بانکها که اخیرا توسط کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی مطرح شده است به واقع میتواند این روش را منسوج ساخته و طرح جدیدی را که برخوردار از اعتدال بیشتر باشد و نظرات و کارشناسیهای ارزشمند مبتنی بر منتفع ساختن سپردهگذاران، در آن لحاظ شود را ارائه دهد تا از هر نوع شبهه تخلف سپرده جلوگیری نماید.
باشد تا طرح جدید کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی برخواسته از نظرات کارشناسی، البته با در نظر گرفتن حقوق سپردهگذاران و نه فقط حقوق بانکها تهیه و تدوین گردد تا مردم نیز با اشتیاق بیشتر به سپردهگذاری در این حسابها بپردازند و از طرفی بانکها نیز در قالب طرح جدید، ارائه تسهیلات از محل این سپردهها را، مناسبتر از گذشته در اختیار نیازمندان قرار دهند.
چاپ شده در روزنامه خراسان 2/5/84 صفحه 6 اقتصادی
یادداشت:
ضرورت توجه به مدیریت واحد شهری
سالها است که در کشور ما به دلیل زیانهای فراوان وارده ناشی از فقدان مدیریت واحد شهری، صحبت از ایجاد مدیریت واحد شهری به میان میآید اما این تفکر هنوز از سوی برخی از مدیران و تصمیمگیران فعالیتهای عمرانی و خدمات شهری کشور نادیده گرفته میشود.
اخیرا در سی و هشتمین نشست شهرداران کلانشهرهای کشور که در مشهد دایر بود برایجاد مدیریت واحد شهری تاکید شد و این مهم به عنوان یکی از برجستهترین خواستههای شهرداران کلانشهرها از ریاست جمهوری آینده مطرح شده است.
به راستی چرا وچقدر باید برای مهمترین اقدام شهری در قرن 21 تامل کرد؟، وقتی سرمایههای گرانقدر مردم توسط دستگاههایی مانند شهرداری، آب و فاضلاب،مخابرات و شرکتهای برق و گاز هدر میرود چه مرجعی جز دولت میتواند با ایجاد هماهنگی در تصمیمهای خدمات شهری کار را یکسره کند و جلوی خسارات سنگین و مکرر را بگیرد.
تاسیسات و خدمات شهری سالها است که در اروپا و سایر کشورها انجام میشود و در برخی از کشورهای اروپایی زیرساختهای تاسیساتی عمر صد ساله دارد اما هنوز مدیریت شهرهای ایران در اینکه مدیران دستگاهها را متقاعد به یک نگرش واحد کند و دیدگاه همه آنها را به سمت دیدگاههای ملی سوق دهد ناتوان است، و هر روز باید شاهد کندهکاریهای خیابانی و هدر دادن سرمایههای ملی و ضربه زدن به اعصاب و روان مردم و نیز وارد کردن خسارتهای مالی به شهر و شهروندان باشیم.
بخش مهمی از توان دستگاههای خدمات شهری ازجمله شهرداری، آب و فاضلاب، برق، مخابرات و گاز امروز در کشور ما صرف تغییرات پی در پی فیزیکی در تاسیسات شهری میشود سرمایههای مردم نیز هدر میرود به طوری که کارگران و شرکتهایی که این خدمات را انجام میدهند و از بابت آنها درآمد کسب میکنند نیز این اقدام و ناهماهنگی دستگاههای اجرایی را مورد نکوهش قرار میدهند و معتقدند باید برای یک کاسه کردن این عملیات و اقدامات عمرانی و خدماتی فکر اساسی کرد تا هر روز معابر شهری دچار آلودگی وخرابی و شهروندان دچار زحمت و ناراحتی و خسارت نشوند.
امروز ابزار و تکنولوژی ایجاد تاسیسات شهری به گونهای پیشرفت کرده که کاربرد آنها میتواند در هر موقعیتی به لحاظ پیشگیری از خطرات احتمالی اطمینان ایجاد کند و به طور مثال تاسیسات برق، آب، گاز و مخابرات از یک کانال و شبکه خاص عبور داده شود و حتی مسیر آبرفت آبهای سطحی و فاضلابهای شهری را نیز آسانتر سازد.
به هر حال تحقق این هدف تنها به «خواستن»مسئولان بستگی دارد و لذا وقتی مدیران بخواهند میتوانند مدیریت واحد شهری را تحقق ببخشند و به سرانجام مقصود برسانند اما اگر نخواهند ضمن آنکه شهرها و شهروندان دچار آسیب و خسارت میشوند، سرمایههای نقدی و منابع زیرزمینی کشور نیز (به لحاظ تامین مصالح ساختمانی) هدر میرود.
پس انتظار این است که شهرداران کلانشهرها و دولت آینده اولین تصمیم خود را براساس مدیریت واحد شهری قرار دهند و به جد این هدف ارزشمند را عملی کنند.
چاپ شده در روزنامه خراسان صفحه اجتماعی (11) مورخه 29/4/84
کابینه دولت آینده
این روزها خیلی صحبت از ترکیب کابینه جدید در دولت دکتر احمدی نژاد است ترکیبی که به گفته مهندس چمران رئیس شورای اسلامی شهر تهران هنوز هیچ چیز در مورد آن مشخص نیست و تمامی صحبت های که انجام می شود فقط گمانه زنی توسط گروههای و احزاب سیاسی است
با این حال به نظر می رسد عده ای در صدد آن هستند تا پیش از هر چیز سطح کار آمدی و توانمندی اعضا کابینه آینده و میزان وابستگی گروهی و حزبی آنها را و همچنین گرایش فکری افراد کابینه را تعیین نمایند و برای آن حدود و ثغور مشخص کنند
این در حالی است که دکتر احمدی نژاد قبلآ در بیانیه ای اعلام کرده بود که برای دولت آینده اسامی اشخاص در رسانه ها اعلام نشود چرا که بعدآ ممکن است رئیس دولت شرمنده افرادی گردد که قبلآ به هر دلیل از آنها نام برده شده است
همچنین دکتر احمدی نژاد گفته بود : رسانه ها اگر می خواهند در باره کابینه و اعضا ء آن مطلب بنویسند از لزوم کار آمدیها و توانمندی های اعضاء کابینه در دولت آینده سخن به میان آورند
با این حال باز هم مشاهده می شود که گروهها و احزاب در صدد آن هستند که چنین القاء نمایند که کابینه دولت آینده به طور کل خارج از تفکر و توانمندیهای دولت خاتمی و اعضاء کابینه اش خواهد بود . چه دستی در کار است تا با تعیین ترکیب کابینه جدید . تمام کارآمدیهای دولت های گذشته را زیر سئوال ببرد؟ آیا پس از 27 سال که از انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی گذشته است هنوز هم عده ای باید تعصب حاکمیت خودی و خانوادگی را دامن بزنند که ریشه تمام اختلافات و نزاع ها است . مگر انقلاب اسلامی و دست آوردهای آن ارث خانوادگی است که افراد سببی برای آن تعریف شوند و بیگانه تلقی گردند و قومیت گرایی به حد افراط وجود داشته باشد و دلیلی برای نزاع ها و مخالفت ها گردد ؟
امروز دنیای ارتباطات و اطلاعات از چنان پیشرفتی برخوردار شده است که فرصت حاکمیت مطلق به یک گروه و یک تفکر را نمی دهد و دولت ها امروز از تجربیات و کار آمدیهای یکدیگر الهام می گیرند و تحربه ء آموخته را دوباره نمی آزمایند چرا که در پیشبرد امورات یکه جامعه همهء گروهها . احزاب .دولت ها و نخبگان و نیز سایر اقشار جامعه شریکند و نقش وجودی خود و نفوذ فکری خویش را اعمال می نمایند
لذا به نظر می رسد با روشی که اکنون برخی از افراد و گروهها در باره ترکیب کابینه جدید اعمال می نمایند موجب می شود اختیار کافی از دکتر احمدی نژاد برای بستن کابینه سلب شود و کابینه ای بر وی تحمیل گردد که جهت گیری های آن خارج از ارادهء رئیس جمهور منتخب مردم باشد
یک روز گفته می شود در دولت آینده هیچ یک از وزراء فعلی حضور نخواهند داشت و روز دیگر گفته می شود خدمت به این نیست که دیگران را کنار بزنیم و نسبت به خدمات اشخاصی که تاکنون تلاشهایشان را کرده اند ناسپاسی کنیم
از همین رو بود که مهندس چمران رئیس شورای اسلامی شهر تهران در گفت و گوی اختصاصی با واحد مرکزی خبر که روز پنشنبه 16/4/84 ساعت از تلویزیون پخش شد گفت : در مورد ترکیب کابینه دولت آینده برخی خودشان می برند و می دوزند و افراد کابینه را از پیش تعیین کرده اند . وی این روش را به شدت مورد انتقاد قرار داد و گفت تاکنون وجود هیچ فردی برای عضویت در کابینه قطعی نشده است و روش فوق را ما نمی پسندیم
با این حال به نظر می رسد برخی از گروهها و احزاب ذی نفوذ در صدد سهم خواهی از دولت آینده هستند و پیشاپیش می خواهند نمایندگانی از خود را به دولت بفرستند . به طوری که نمایندهء یکی از قومیت های غرب کشور اعلام کرده است اگر دولت آینده از میان ما نماینده ای در دولت نداشته باشد با واکنش ما در مجلس شورای اسلامی مواجه خواهد شد
با این حال امیدواریم ترکیب دولت آینده نظام جمهوری اسلامی ترکیبی باشد که احساسات قومیت گرایی و جناحی را بر نیانگیزد و موانع برای پیشرفت و سازندگی کشور را پدید نیاورد و ملی نگری را در همه ابعاد اجتماعی . سیاسی و اقتصادی و فرهنگی جامعه نهادینه کند
رسانهء م لی
رسانهء م لی کشورتا ملی شدن خیلی فاصله دارد . رسانه ملی آنگاه ملی است که واقعا" بر خواسته از یک اعتدال فکری بدون جهت گیریهای جناحی بوده و تحت فشار و تمایل هیچ قوم . گروه .حزب . و شورای جهت داری نباشد .
اینکه تلویزیون یا سیمای جمهوری اسلامی چند خبرنگار را بفرستد سطح شهر و از مردم مصاحبه بگیرد که آیا رسانه ملی در این دوره از انتخابات اعتدال را برای تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری رعایت کرد یا نه ؟ و از مردم پاسخ بگیرد که بله رعایت کرد و بی طرف بود و حرف های خلاف این عقیده را که احتمالا" برخی از شهروندان و هموطنان نیز گفته
اند پخش نکند به معنی صحه گذاشتن بر کار صدا و سیما و میانه روی آن نیست . من یکی از تخلفات جهت دار سیما را در انتخابات دور دوم ریاست جمهوری یاد آوری میکنم تا مردم بخوانند و قضاوت کنند که این رسانه ملی آیا بی طرف بود یا نه ؟
البته به نکات و موضوعاتی که می توان میانه روی نسبی سیما را در این دوره ازانتخابات تصدیق کرد فعلآ کاری نداریم که البته این رویه لازمه کار صدا و سیما است .
اما قبل از اینکه مورد را اشاره کنم یاد آوری می کنم که بارها سعی کردم انتقاد و اعتراض خودم را به رسانه م لی از طریق تلفن های ویژه 8-2013827- 021 عنوان کنم اما هر وقت این تلفن را چه در وقت پخش برنامه و چه در سایر اوقات گرفتم خط مشغول بود و موفق به انعکاس نظرم نشدم و ناچار صلاح را در این دیدم تا از طریق روزنامه آن را به اطلاع مردم و دست اندرکاران سیما برسانم .
اما نکته چیست ؟
رسانهء م لی ما که برای دور دوم تبلیغات کاندیداهای ریاست جمهوری دو برنامه تحت عنوان دیدگاههای کاندیداها . پس از اخبار ساعت 30/22 روزهای سه شنبه 31/3/84 و چهارشنبه 1/4/84 تدارک دیده بود در طول دو ساعت طرح دیدگاههای نامزد ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد که روز سه شنبه پخش شد نوشته ء ( انتخاب سوم تیر ) را تیتر و تابلو کرده بود ولی روز چهارشنبه که نوبت پخش برنامه نامزد دیگر یعنی آقای هاشمی رفسنجانی رسید نوشته تابلو را به ( انتخابات سوم تیر ) تغییر داده بود و لذا این تبلیغ غیر منصفانه و جهت دار آشکار از رسانه ملی آنهم در طول دو ساعت گفتگو با نامزد ها که مردم بسیار هم به گفتمان و عقاید نامزد های ریاست جمهوری دقت داشتند را نمی توان بی طرفانه نامید !!!؟؟؟
دوستان و همکاران رسانه ای ما در صدا و سیما باید توجه داشته باشند که این گونه جهت گیری های پیدا و پنهان هیچوقت از نظر مردم هوشیار و آگاه ما مخفی نمی ماند و بی طرفی دست اندر کاران صدا و سیما را تصدیق نمی کند
نسخه منتشره در خبرگزاری فردوس نیوز
حضور از جنس هستی
حق انتخاب – حق انتقاد
فردا (سوم تیرماه 1384) روز هجوم است , روز هجوم به پای صندوق های رأی برای انتخاب رئیس جمهور , روز انتخابی احسن تر از همیشه , روزی حساس و سرنوشت ساز تر از همیشه , فردا روز انتخاب خدمت گذاری بزرگ برای ملتی بزرگ است , روز یکی شدن و یکی ماندن , فردا روز هستی و روز زندگی است , اما زندگی با رنگ تمام بودن ها .
فردا باید انتخاب کرد از میان دو فرد یکی را , فردا روز مسابقه است , مسابقه ای با فکر بهترین گزینش , مسابقه ای که مولود آن فکر میلیون های انسان انقلابی و آزادی خواه و سر افراز است , فردا هم روز تجربه مردم سالاری دینی است , تجربه ای سخت تر و بیادماندنی تر از همیشه ,فردا می خواهیم یکی از بهترین اشرف مخلوقات را بار مسئولیتی سنگین بدهیم , فردا می خواهیم برای چهار سال آینده یک تصمیم جمعی بگیریم و یک مجری قانون انتخاب کنیم که او نمونه ای از انسان ها باشد و بتواند در سایه قانون, مجری عدالت بوده و از عدل و انصاف , حق و حقیقت و کرامت انسانی دفاع کند ,
فردا می خواهیم به مدیری رأی بدهیم که اقتدار , عطوفت , انسانیت , مدیریت , شهامت , صبوریت , عدالت , خادمیت را الگو باشد و در لباس تواضع و بی ادعایی . کارهای بزرگ انجام دهد و مشکلات و نابسامانی ها و نارسایی های نظام و انقلاب اسلامی را به سامان ببرد .
فردا را ما , از جنس دیروز نمی شناسیم , فردا روز عشق , ایثار و اراده است . فردا پشت صندوقهای رأی صف می کشیم و بار دیگر حلاوت شیرینی صف های رأی گیری سال های اول انقلاب را بار دیگر تجربه می کنیم .
فردا روز تحریم انتخابات نیست , فردا روز حضور است , حضوری در پای صندوق های سرنوشت , فردا روزی است که همهء احساس ها را , باید به یقین تبدیل کنیم , یقینی از جنس هوشیاری , تدبیر و دانایی , فردا روزی است که پای صندوق های رأی رفتن و رأی دادن به رئیس جمهور از بله یا خیر گفتن در پیمان ازدواج که یک عمر را در بر می گیرد سخت تر است .
به یقین خیلی ها تردید دارند که به چه کسی از دو نفر رای بدهند . در کلاف پیچیده سیاست تشخیص و تدبیر " زمان " می خواهد که ما نداریم و وقت تنگ است اما عقل جمع بهترین تدبیر و تصمیم است که طلبکار و بدهکاری بر جای نمی گذارد , فردا عقل جمع سرنوشت مردم و مملکت را رقم خواهد زد و جادهء " رفت " را نشان خواهد داد . فردا هرکس پای صندوق های رأی نیاید هم ظالم به خود است و هم ظالم به دیگران . چه اینکه او از جنس ما مردم نیست فردا را نمی توان بی تفاوت بود , چرا که سهم ما را از انتخاب بهترین , کسی به امانت نگه نمی دارد تا به وقت حضوری دیگر . تقدیممان کند . فردا ما باید برای گرفتن حق انتخاب به پای صندوق های رأی برویم و دین خویش را در مورد خود و دیگران ادا کنیم . اگر فردا حضور نیابیم حق ما را خواهند گرفت , واز آن پس حق اعتراض و انتقاد هم به روند امور اجرایی کشور و تصمیم های مدیریتی آن نخواهیم داشت . والسلام